خاطره شهيد قلی هوشيار «2»
شهيد «قلی هوشيار» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روز چهاردهم ما را به خط بردند و مرکز اورژانس و ما با دیگر دوستان سنگر میساختيم. باران میباريد روی سرمان و خيلی خيس شده بوديم...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.