شهید حسین رنجبر اسلام لو

شهید حسین رنجبر اسلام لو
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «8»

روضه ناز دردانه امام حسين(ع) و حال و هوای رزمندگان

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ظهر نماز جماعت خوانده شد سپس حاجی آزادی برای برادران صحبت كرد و روضه حضرت رقيه دختر امام حسين(ع) را خواند و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «7»

شهید رنجبر معاون گردان امام حسین(ع)

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ساعت یک بچه ها جهت نماز و ناهار پراكنده شدند و ساعت 3 دوباره در ميدان جمع شدند و از تيپ عاشورا سه گردان رزمی جدا گرديد كه گردان امام حسين (ع)، امام حسن(ع) و امام علی(ع) نام گرفت و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «5»

برای آمدن به جبهه اتوبوسش را فروخته بود

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «در جمع ما بچه های شيراز همه پاسدار بودند. به جز پدر كدخدا كه او هم با ما آمده بود و قبلاً راننده اتوبوس بوده و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «4»

شور و حال وصف ناپذیر رزمندگان در شب عاشورای 1361

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «شب عاشورا در يك محل جمع شدند و با شور و حال وصف ناپذيری سينه زدند و گريستند و از آن شب های كم نظير بود و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه