آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۰۱۶۷۹
۱۲:۵۶

۱۴۰۱/۰۲/۲۶
خاطره‌ای از شهید رمضان فتوحی

در گودالی مانند قبر نماز شب می‌خواند

«پنجعلی مهری» پسر خاله شهید «رمضان فتوحی»، در کتاب «پرواز سبز» نوشته «رؤیا نظری» خاطره‌ای زیبا از شهید را تعریف کرده است که در بخشی از آن گفته است: «بعضی شب‌ها می‌فهمیدم سنگر را ترک کرده و خبری از او نیست. یک شب دنبالش رفتیم تا ببینیم کجا می‌رود. دیدیم پشت سنگرها در گوشه‌ای گودالی مانند قبر کنده بود و در آن مشغول نماز بود.»


شهید رمضان فتوحی

نوید شاهد: ایام جنگ، با «رمضان» در یک سنگر بودم. بعضی شب‌ها می‌فهمیدم سنگر را ترک کرده و خبری از او نیست. یک شب دنبالش رفتیم تا ببینیم کجا می‌رود. دیدیم پشت سنگرها در گوشه‌ای گودالی مانند قبر کنده بود و در آن مشغول نماز بود. چند باری هم برای جمع آوری اطلاعات، شبانه تا پشت سنگر دشمن رفت. او مرد روزهای سخت بود.

در نماز متواضع و در جنگ، جسور و بی‌باک ظاهر می‌شد. دوستانی که رمضان را در عملیات تنگه چزابه همراهی می‌کردند گفته بودند که او حتی از جنگ تن‌به‌تن نیز گریزی نداشت و هرطور که می‌توانست به مقابله با دشمن می‌پرداخت. با این حال شوخ طبعی و نشاطش بین همه زبانزد بود.

از برنامه کوهپیمایی‌اش با همکاران تا سر زدن به اقوام و خانواده شهدا، همه و همه او را محبوب‌تر و دوست داشتنی‌تر از قبل کرده بود. یادم هست در سفری که همراه او بودم، بین راه با خانواده‌ای برخورد کردیم که اتومبیلشان پنچر شده بود. رمضان کمک کرد و پنچری‌اش را گرفت، اما رهایشان نکرد. او تا بافق که مقصد آن خانواده بود، به همراه آنها مسیر را طی کرد تا مبادا دوباره به مشکل بخورند و گرفتار شوند.

این اخلاق و منش ویژه مردان خداست که تا زنده‌اند بی‌ادعا و گمنامند.

 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه