اگر خدا مرا طلبید ...
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید ابوالفضل هراتی بیست و نهم مرداد ۱۳۴۱ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش تقی (فوت ۱۳۵۸) و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و ديپلم گرفت. ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ با سمت فرمانده گروهان در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به سینه و سر، شهید شد. پیکرش را در فردوسرضای زادگاهش به خاک سپردند.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
اگر خدا مرا طلبید ...
همسر گرامی! اگر خداوند خواست و مرا به جوار خویش طلبید و این منت را بر ما گذارد تا ما هم بتوانیم متاع خوبی برای مولایمان شویم خداوند را سپاسگزاریم. امیدوارم که شما هم سجده شکر کرده و نماز شکر به جا آورید که همسرتان به دیدار حق شتافته. نباید که ناراحت باشید که امانت را به صاحب اصلیاش تحویل دادهاید.
اگر خداوند بر من و شما منت گذاشت و اولادی به ما هدیه کرد، خدا را شکر کنید. نام نیکو بر او بگذارید و آن چنان تربیتش کنید که از صالحان شود.
من اگر توفیق شهادت را داشتم، حتما شما را فراموش نمیکنم و شما هم برایم طلب آمرزش کنید. همچون شیرزن باش و زینبگونه. بعد از شهادتم اگر میتوانی پیش مادرم بمان و اگر هم نماندی، یک سری به مادرم بزن. خودت مادرم را دلداری بده.
اگر خواستی شوهرکن که تو جوانی و تنهایی برایتان صلاح نیست. شوهری کن که در شأن تو باشد.
راه شهادت
ببین ننهجان! مرگ دست خداست. هر که را بخواهد میبرد و هر که نخواهد نمیبرد. ما میتوانستیم به جبهه نیاییم و در پشت جبهه در سن کهنسالی بمیریم اما خدا خواست و به جبهه آمدیم و راه شهادت را برای ما باز گذاشت. خداوند خواست که بیاییم و در راه خودش به شهادت برسیم.
و اما مادر من! تو باید خدا را شکر کنی. حالا که تو راضی به رضای خدا هستی پس باید صبر کنی، مشکلات را تحمل کنی و به حرفهای دیگران که فقط برای نا امید کردن توست گوش ندهی. ناراحت نباش. از خدا بخواه من را بیامرزد. هر وقت رفتی سر خاک بابا جای من هم برایش فاتحه بخوان. از بابا هم بخواه تا مرا ببخشد. تو هم مرا ببخش و از من راضی باش.
لباسهای سپاه را به سپاه تحویل دهید. لباسهای کار و دیگر وسایل را هرطور که خواستید. مبلغ پنج هزار تومان به مسئول گروهان شهید مهرابی بدهید.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان / نشر فاتحان-قائمی