حاضرم تنها سرمایه زندگی ام را در راه خدا بدهم
به گزارش نوید شاهد سمنان شهید حسن کاسبان دوم شهریور 1343، در شهر آرادان از توابع شهرستان گرمسار دیده به جهان گشود. پدرش خسرو، خیاط بود و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. کارمند اداره اطلاعات بود. سال 1362 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. بیست و پنجم دی 1365، با سمت مسئول اطلاعات در بمباران شیمیایی شلمچه به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
متن وصیت نامه شهید:
بسم رب الشهداء والصديقين
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
بنام خداى خالق هم او كه انسان را از علق آفريد بنام او كه اكرم است بنام خدايى كه مقتضاى كمال و كرمش رسل و انزال كتب است خدايى كه تمامى رسولان را در تمامى جغرافياى مكان و تاريخ زمان براى همه عصرها و نسلها منتشر مى كند تا تلاوت آياتش كرده و احوال آخرت بيان كنند بنام آن خدايى كه آدميان را هشدار مى دهد به اينكه اگر قطره قطره آب تمامى درياها مركب شوند و شاخه شاخه تمامى درختها قلم و يك يك آحاد مردم گرد هم آيند ذكر جمال علم و ياد كمال حكمت را تاب نتوانند آورد.
بنام خدايى كه برما و بر مسلمين و مستضعفين عالم منت نهاد و رهبرى عظيم مجاهدى نستوه و بت شكنى ابراهيم گونه را به ما ارزانى داشت امامى كه انقلاب عظيم اسلامى ايران را پايه ريزى و هدايت و رهبرى فرمود و شاگردانى تربيت كرد كه حماسه ها آفريدند و آنچنان پوزه دشمنان اسلام را و قرآن و امام زمان را بخاك ماليدند كه هرگز جرأت نفس كشيدن را پيدا نكردند شاگردانى كه در مكتب توحيد از آقا و سرورشان اباعبدالله (ع) درس چگونه زيستن و چگونه بشهادت رسيدن را آموختند. آموختند كه مردن با عزت بهتر از زندگى با ذلت و خوارى.
زندگى در حالى كه دشمنان در خاك اسلامى ما باشند در شهرهاى مرزى به نواميس ما تجاوز كنند كودكان و بى سرپناهان رادر نيمه هاى شب با موشكها و راكتهاى اربابان مزدورشان بشهادت برسانند چه مفهومى دارد؟ اين زندگى است يا بردگى؟
امامى كه وقتى لب به سخن مى گشايد چنان كلام دلنشين به انسان جان مى دهد كه انگار تازه متولد شده اند كلامى كه تحرك مى دهد، استقامت و پايدارى مى دهد، روحيه مى دهد ودر مجموع درس زندگى و شهادت مى دهد كه اى مردم در اين مرحله انقلاب بايد اينگونه عمل كرد و هر گاه احساس كرد كه كشتى انقلاب در حال منحرف شدن است با آن ديد پيامبر گونه اش و با آن رهنمودهاى جانانه اش ازانحرافش جلوگيرى مى كند.
با سلام به مولود نيمه شعبان منجى عالم دادگستر جهان كه آخرين حجت خدا به بندگانش مهدى منتظر روحى و ارواح العالمين له الفدا و با درود بيكران به آوازگر سرود فتح و وحدت، مشعل دار صراط حقيقت و طلايه دار كاروان فضيلت امام امت خمينى كبير سخنم را آغاز مى كنم:
خطاب به دشمنان
در ابتدا قبل از هر چيز مطلبى را با افرادى كه به اصطلاح خودشان را مترقى و روشنفكر و انقلابى مى دانند كه در حقيقت هم عقب افتاده و هم فكرى تاريك و محدود در سطح سازمانيشان و هم ضد انقلاب و ضد ارزشهاى انسانى و لقبى عينه بگويم. مي پرسم كه آیا هنوز بعد از گذشت چندسال دربدرى و رسوايى آنهايى كه روزى سنگشان را به سينه مى زديد و برايشان قربان صدقه مى رفتيد و كوركورانه از آنها تقليد مى كرديد و هرچه مى گفتيد بر حسب تكليف تشكيلاتى عمل مى كرديد و آنجايى كه سوال برايتان پيش مى آمد با توجيه اينكه تشكيلات است و هر چه تشكيلات گفت بايد انجام داد وجدانتان را ( كه نداريد) زير پا مى گذاشتيد آيا هنوز متوجه نشده ايد كه آنها از چه آخورى تغذيه مى كنند و در پاريس و كشورهاى بيگانه چه ها مى كنند در چه مجالس با چه كسانى قرارداد و پيمان امضاء مى كنند ؟
با كسانى كه كمر همت به نابودى اسلام و انقلاب و هر حركت ضد امريكايى و ضد استكبارى بسته اند با طارق عزيزها، پارلمان اروپا، مجلس عوام انگليس، كنگره آمريكا پيمان و قرارداد بسته و امضا كرده اند شما چگونه مى توانيد توجيه كنيد حركات زشت و ناپسند آنها را؟ البته اينها كمتر از آنند كه وقت خودمان را صرف خيمه شب بازيهايشان كنيم ليكن براى شير فهم كردن آنهايى كه چشم و گوش بسته هنوز راهشان را مى روند مجبورم كه كمى توقف و وقت را صرف كنيم يكى از اقداماتى كه آنها كردند ترور بوده ترور پاسدار، بقال كوچه و بازار، رفتگر خيابان و ... خيال كردند بقول امام اسلام با ترور از بين مى رود نه كور خوانده ايد.
در وصف شهدا
به گفته امام با ترور، اسلام از بين نمى رود بكشيد ما را ملت ما بيدارتر مى شود اگر تا به حال به نتيجه نرسيده ايد برسيد كه شاگردان مكتب توحيد از شهادت نمى هراسند آنها در پى كسب سعادت و نوشيدن شربت گواراى شهادتند آنها از حسينشان آموخته اند و فرياد مى زنند هيهات من الذله آنهايى كه پى به معناى شهادت برده اند درک كرده اند مقام والاى شهيد را اعتقاد به معاد و مردن دارند از اين مسائل نمى ترسند هيچ بلكه عاشقانه به استقبالش هم مي روند.
البته كه راضيند به رضاى خدا اگر خدا خواست كه زنده باشند هستند تا جلوى افرادى چون شما ها بايستند و نگذارند كه جولان بگيرید اگر اعتقاد بمردن نداريد تاريخ را ورق بزنيد به پشت سرتان را بنگريد آنهايى كه خود را سايه خدا مى دانستند آنهايى كه مى گفتند ان ربكم الاعلی عاقبتشان چه شد اگر از اين دنيا فرار كنيد در دادگاه الهى به كيفر خود خواهيد رسيد ما پاسداران اسلام پيامبر(ص) و على (ع) شاگرد مكتب خمينى و شيفتگان حسين (ع) اعلام مى داريم كه هرگز از كشته شدن باك نداريم و حاضرم تنها سرمايه زندگيمان که جانمان است آن هم متعلق به خداست را در راه خدا در راه پياده شدن احكام اسلام و برقرارى حكومت اسلامى به رهبرى يگانه مرجع و رهبرمان امام عزيز فدا كنيم و از هيچ مسئله اى نمى هراسيم چرا كه قرآن مى فرمايد: ( ولنبلونكم بشى من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و النفس والثمرات و بشر الصابرين) ما خوب مى دانيم كه همگى در همه حال در بوته آزمايش الهى هستيم و از خداوند مى خواهيم كه در اين آزمايش ما را موفق و پيروز بگرداند.
والسلام