کتاب نوازشگران جان (دفتر پنجم) داستان ایثار و شهادت
شنبه, ۰۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۳۶
63/12/19 ساعت 20 بود فرمانده دستور داده بود برای اعزام به جزیره مجنون در انرژی اتمی به خط شویم اتوبوس ها مامور انتقال ما بودند صبح روز بعد شهید کیومرث نوروزی منطقه عملیاتی را برای رمندگان از روی ماکت توجیه کرد استاد عباس فرمانده دسته در آن جمع حضور داشت.
نمازمغرب وعشای بچه ها و حلالیت ها شورو حالی دیگر به سنگرشان داده بود قایق ها برای انتقال بچه ها آماده شدند 12کیلومتر تا سکوی روازشان فاصله داشتند حضور استاد عباس در قایق ها آرامشی دیگر به وجود آورد در بین راه شهید عباسعلی اشرف را دیدم که با یک کلاه آهنی بر سر همراه با بچه ها پارو می زد با همان روحیه شاد همیشگی اش ، خدا قوت می گفت برادران غواص قبلا جلو رفته بودند منطقه با وجودشان آرامشی دیگر داشت.
ساعت 23 عملیات با رمز ای زهرا آغاز گردید سحر به پاسگاههای آبی عراق رسیدیم به علت خاموش نشدن آتش دشمن بالاجبار تغییر مسیر دادیم.ازآنجا که در پشت رزمندگان آب بود تمام خمپاره ها در آب فرو آمد بچه ها آسیبی ندیدند
در هنگام عبور ازخط اول محمد باقر فخری را دیدیم و با روحیه ای باز به ما سلام کرد ودست تکان داد تظاهر به سالم بود نمی کرد متوجه شدیم که از ناحیه ی دست مجدوح شده است روستای الحربیه محل استقرار بچه ها بود رود دجله ازمیان آن می گذشت.
به دستور فرمانده گردان مهدی مهدی نژاد بچه ها در پشت جاده سنگرهایی را کندند درکنارم سنگر طلبه امدادگر مجتبی سبوحی بود مجتبی دنیا را سه طلاقه کرده بود.
*****************
مشخصات کتاب نوازشگران جان (دفتر پنجم)
موضوع : داستان ایثار و شهادت
گردآورندگان: فاطمه نوروزیان - معصومه نوروزیان
نشر شاهد - 1383 چاپ اول
شمارگان 2000 نسخه
قیمت: 5000 ریال
نظر شما