«شهادت» آرزوي قلبی شهید امینیان
بسم الله الرحمن الرحیم
«ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون[1]«
کسانی را که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید بلکه آنان زندگانند ولی شما درك نمیکنید.
به نام الله یاري دهندة روح الله، رهبر مستضعفان جهان و با درود بر امام امت و سلام بر تمامی شهیدان راه حق و آزادي که راه را به ما شناساندند. اکنون که با قلبی سرشار از ایمان و با روحی قوي و به طور داوطلب، عازم جبهه هاي نبرد حق علیه باطل هستم، تا به نداي روح خدا لبیک گفته و کافران صدامی را از کشورم بیرون کنم.
پدرم، وقتی که خبر شهادت مرا شنیدي، از شما میخواهم که در مرگ من گریه نکنی، چون شهادت آرزوي قلبی من بود و فقط دعا کن که خون فرزندت مورد قبول دربار پروردگار قرار بگیرد.
مادرم، مرا ببخش که نتوانستم حق فرزندي را به شما ادا کنم، ولی بدان که تا ابد محبت هاي شما را فراموش نمیکنم. مادرم، به جبهۀ نبرد حق علیه باطل رفتم. تا با خون خود و دیگر یارانم کاخ هاي صدام و صدامیان را با سیلی که از خون هاي ما روان میشود،از بین برود و این سیل خروشان، استعمار و استبداد و بردگی را پاك کرده و حکومت عدل الهی در سراسر جهان حکفرما شود و انشاءالله پرچم پرافتخار الله اکبر در سرزمین عراق به اهتزاز درآید.
عزیزم هر چند که فرزندي خلف و سر به راهی نبودم و دل پر از درد شما را رنجاندم، اکنون از شما میخواهم که مرا ببخشی و امیدوارم که برادر و خواهران دیگرم، راهی را که من رفته ام شناخته و با آگاهی کامل سلاح سرد مرا با خون خویش گرم کنند. به امید پیروزي تمام مستضعفان جهان و سرنگونی جهانخواران شرق و غرب و پیروزي رزمندگان اسلام، بر کفار صدامی.
»والسلام»
1360/8/11 مهدي امینیان