همه کارهایتان برای خدا باشد
بهرام اكبري
بسمالله الرحمن الرحيم
«قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم و يخزهم و ينصركم عليهم و يشف صدور قومٍ مؤمنين»[1] «شما با آنان به كارزار برخيزيد تا خدا آنان را به دست شما عذاب كند و خوار گرداند و شما را بر آنها پيروزي دهد و دلهاي اهل ايمان را به فتح و ظفر بر كافران شفا بخشد».
سلام و صلوات بر پيامبر بزرگ اسلام حضرت محمدبن عبدالله(6) اين ستاره تابناك كه هدايتگري است از جهل و تاريكي بهسوي نور و روشنايي و با سلام به ثارالله، سيد شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين(7) كه با خون سرخش به تمامي عصرها و نسلها آموخت «مرگ سرخ به از زندگي ننگين است». حسين جان، عاشورايت چنان جوش و خروشي آفريد كه تمامي قلبهاي مشتاق را به ميدان آورد و آنها مظلومانه خون سرخ خويش را هديه كرده و لرزه بر اندام يزيديان انداختند. سلام بر ابوالفضل و سلام بر علياكبر[2] و علياصغرت[3] باد كه بازوان پرتوان تو بودند و همراه تو شربت شيرين شهادت نوشيدند و سلام بر امام مهدي(عج)، قائم آل محمد، اميد محرومان جهان و ياور بيپناهان كه با قيام خود به انتظار منتظرانش پايان ميدهد و بساط ظلم و استبداد را برميكَند و حكومت عدل و داد را در تمامي جهان برپا ميكند و زنجيرهاي شوم را ميگسلد. به اميد فرج آقا امام زمان. و سلام بر روح خدا، خميني، رهبر بزرگ انقلاب اسلامي، اين محبوب قرن حاضر، فرياد مظلومان و رهبر بهحق شيعيان جهان. سلام بر شهيدان راه خدا، اين شاهدان تاريخ و شمعهاي فروزاني كه با شهادتشان پروازي بهسوي عرش اعلا و عروجي بزرگ مينمايد و به لقاءالله ميرسند. يادشان گرامي و راهشان پررهرو باد.
هرچند كه وجودم نتوانست براي اسلام و مسلمين مفيد باشد و نتوانستم در مدت كوتاه زندگيام گامي براي خدا بردارم، اما وصيتي چند با امت اسلامي دارم. به اميد آنكه تمامي برادران و خواهران از سر تقصيرات حقير بگذرند و سفارشهايم را، هرچند كه ناقص و معيوب است، سرلوحه كارهايشان قرار دهند:
1- هميشه به ياد خدا باشيد و همة كارهايتان براي خدا باشد. در راه رضايت خدا گام برداريد، نه رضايت انسانها. در مجالس روحبخش دعا شركت كنيد و رابطه خودتان را با خدا محكم نماييد كه «الا بذكرالله تطمئن القلوب».[4] به ياد لذتهاي دنيا نباشيد و تا ميتوانيد تمايلات خودتان را نسبت به دنيا كم كنيد: «ان هي الاّ حياتنا نموت و نحيا و ما نحن بمبعوثين»[5] «زندگاني جز اين چند روزه حيات بيش نيست كه زنده شده و خواهيم مرد و بار ديگر از خاك برانگيخته خواهيم شد» و اين دنيا فاني است و يا به قول رسول اكرم(6): «حب الدنيا رأس كل خطيئه»[6] «دوستي دنيا سرچشمه همه بديها است». اين كلام ائمه را سرلوحه تمام كارهايتان قرار دهيد. به ياد مرگ باشيد و عذاب خدا را فراموش نكنيد و در ذهنتان آن را مجسم كنيد. كمتر گناه كنيد و به گناه نينديشيد تا به عمل به آن مبتلا نشويد.
2- انقلاب اسلامي را، كه خونبهاي شهيدان گلگون كفن است، حفظ كنيد و بدانيد كه اين انقلاب يكي از معجزههاي خداي [...][7] و اگر خدا با ما همراه نبود هرگز نميتوانستيم در برابر ابرقدرتها[8] ابراز وجود كنيم [...][9] و او هميشه به اين وعده عمل كرده است كه «ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم»[10]
3- رهبر بزرگ انقلاب را يار و ياور باشيد و هميشه از او پيروي كنيد در وصف اين مرد بزرگ قلم از حركت ميايستد و زبانم بند ميآيد. مغزم كشش خصوصيات اين مرد رباني را ندارد اين يك اقرار نيست بلكه يك واقعيت است.
4- «كتب عليكم القتال و هو كره لكم عسي أن تكرهوا شيئاً و هو خير لكم»[11] «حكم جهاد بر شما مقرر شده و حال آنكه بر شما ناگوار و مكروه است. ليكن چه بسيار شود كه چيزي را شما ناگوار شماريد ولي به حقيقت خير و صلاح در آن بوده است». دشمنِ تا دندان مسلح به خانه و كاشانه ما حمله كرد، عدهاي را بيخانمان نمود، عدهاي را به شهادت رساند و هزاران مصيبت ديگر به مردم ستمديده كشورمان وارد كرد، حال وظيفه چيست؟ وظيفه ما حمايت از جبهه است. هرچند كه مصايب جنگ مورد اكراه است، اما بايد حسينوار جنگيد و تا آخرين قطره خون ايستاد. بايد انتقام خون مظلومان گمنام را گرفت.
توصيه من به جوانان اين است كه به جبههها بشتابند و شجاعانه در مقابل دشمن قد علم كنند. مانند علي(7) بجنگند و مانند او كشته شوند. برادران خداي ناكرده جبههها را خالي نكنيد. بشتابيد و آنقدر بهسوي جبههها بياييد كه ظرفيت شما را نداشته باشد. بدانيد كه من با اراده خودم به جبهه آمدم تا از اسلام و قرآن دفاع كنم و آمدم تا همچون علياكبر حسين(7) و ديگر ياران و اصحاب او به ملاقات خدا بروم و اين ننگي است براي من كه در بستر بميرم. من هميشه آرزوي شهادت كردهام و شهادت برايم چنان شيرين است كه مرا بهسوي خود ميخواند. وقتي ميبينم كه جوانان كم سنوسال شهيد ميشوند، لرزه بر اندامم ميافتد و ميگويم: «خدايا، روزي هم ميشود كه جسم ناقابل اين حقير در راه تو فدا شود؟» هرچند كه شهيد شدن براي ما هدف نيست بلكه هدف ما جهاد در راه خدا است و قرباني شدن در اين راه آرزوي ما است.
سخني هم با پدر و مادرم: اي پدر جان و اي مادر عزيز و مهربانم، از همة زحماتي كه براي من كشيديد شرمندهام، هرچند كه من قدر شما را ندانستم، اما اگر لياقت شهادت را يافتم، مرا عفو كرده و دعاي خيرتان را بدرقه راهم نماييد.
مادر عزيزم، گرچه تحمل مرگم براي تو سخت است، اما مانند زينب(3) كه در صحراي كربلا داغ 72 تن را ديد تحمل كن، استوار باش و زينبگونه عمل كن. اين را ميدانم كه تو مرا فرستادي و موقعي كه ميخواستم بروم بر صورتم بوسه زدي. اگر جنازهام رسيد، بيا و بر جنازهام بوسه بزن و اگر گريه كردي بيشتر براي شهداي گمنام باشد. به همه بگو كه «جوانم را خودم فرستادم و رخت دامادي تنش كردم كه به جبهه برود و از اسلام و قرآن و ناموس مسلمانان دفاع كند» به آنها بگو كه اسماعيلهايشان را براي خدا قرباني كنند.[12]
پدر جان، گرچه زحمات دنيوي موهايت را سفيد كرده و چهرهات را غمگين كرده، اميدوارم صابر باشي و حسينوار استقامت كني. يك شب را هم مراسم دعاي كميل برايم برگزار كنيد و تمام دوستانم و اقوام را دعوت نماييد و از آنها طلب مغفرت كنيد. به اميد جهاني شدن انقلاب حضرت مهدي(عج) و پيروزي تمام مستضعفان جهان بر ستمگران و به اميد پيروزي نهايي رزمندگان.
برادر حقير و گناهكار شما
بهرام اكبري
شهادت لاله را بوييدني كرد |
|
شهادت جامه را پوشيدني كرد |
[1]- توبه/ 14.
[2]- ر.ك. تعليقات.
[3]- ر.ك. تعليقات.
[4]- بخشي از آيه 28 سورة رعد. «ياد خدا موجب آرامش دلها ميشود».
[5]- مؤمنون/ 37.
[6]- از كلمات قصار پيامبر اكرم(6) است. (نهجالفصاحه/ ص 283).
[7]- خوانا نيست.
[8]- در اصل وصيت «ابرقدرتان».
[9]- خوانا نيست.
[10]- بخشي از آيه 7 سورة محمد: «اگر خدا را ياري كنيد، خدا شما را ياري كند».
[11]- بخشي از آيه 216 سورة بقره.
[12]- اشاره دارد به داستان امتحان حضرت ابراهيم(7) كه خداوند از او خواست فرزند دلبندش اسماعيل را در راه او قرباني كند. تا از اين طريق به ميزان اعتقاد حضرت ابراهيم و ايمانش به خدا (در اجراي اوامر الهي) پي ببرد. آن حضرت با رضايت كامل كارد بر گلوي اسماعيل گذاشت، اما به اذن الله كارد گلوي اسماعيل را نبريد و به ازاي آن گوسفندي را قرباني كرد. فلسفه قرباني كردن حجاج در مراسم حج واجب نيز به اين جريان و آزمون سخت الهي برميگردد.
[13]- شعر از دوبيتيهاي قصير امينپور است. بيت اول شعر با آنچه امينپور سروده است كاملاً متفاوت است. اصل دوبيتي اين است:
شهادت لالهها را چيدني كرد |
|
به چشم دل خدا را ديدني كرد |
در كوچه آفتاب