روحیه ایثار و شهادت در مکتب پیامبر و امامان به قلم شهید علی اکبر اشرفی
علياكبر اشرفي
بسمالله الرحمن الرحيم
«أللهم إني أسئلك الامان يوم لاينفع مال و لابنون الا من أتي الله بقلب سليم و أسئلك الامان يوم يعضّ الظالم علي يديه يقول يا ليتني اتّخذت مع الرسول سبيلاً و أسئلك الامان يوم يعرف المجرمون بسيماهم».[1] «خدايا، من جداً از تو امان ميخواهم، روزي كه سودي ندهد مالي و فرزنداني به هيچ كس مگر به كسي كه آرد به خدا روي سالم (بيعيب) و از تو امان ميخواهم، روزي كه گزد ستمكار، پشت دستهايش را، به علامت پشيماني و گويد: كاشكي گرفتمي به اتفاق پيامبر راهي و از تو امان ميخواهم، روزي كه مجرمين به چهرههايشان شناخته ميشوند».
اينجانب، علياكبر اشرفي، وصيتنامهام را بهنام خدا و به اميد مغفرتش آغاز ميكنم و به كمك حسين زمانم، روح خدا، فرياد الله اكبرم را به گوش فراعنه و اهريمنان رسانيده كه اي بيخبران از عالم انسانيت، بدانيد شيعه استقامت و صبر را از رسولالله(6)، شجاعت و دليري را از مولا علي(7)، ايثار و فداكاري را از حسين بن علي(7) آموخته است.
بدانيد شيعه اين را خوب درك كرده است كه زنده ماندن دين خدا جز با خون او ميسر نخواهد بود و در اين راه ميبينيد عاشقانه شتابان بوده و سر از پا نميشناسد. آري شيعه شهادت را نهايت تكامل خود دانسته و بزرگترين آرزويش نيز همين است.
حقير عاجزانه از خداوند منان، حقير عاجزانه از خداوند متعال ميخواهم توفيق شهادت در راهش را نصيبم گرداند تا انشاالله نزد علي(7) و اولاد اطهرش روسفيد باشم.
خدايا، ملتمسانه از تو ميخواهم با آمرزش والدين گراميام آنها را نيز در محشر روسفيد گردان. پدر، مادر، همسر و اقوام گرامي و ارجمندم، ما از خدا هستيم و بايد بهسوي او برويم»[2]. همگي انشاالله بايد به مرحلة عروج برسيم و اين را هميشه بايد از خدا بخواهيم. زود يا دير رفتن از اين ديار فاني مسئله نيست. بلكه خوب رفتن شرط است، روسفيدي در محضر حقتعالي شرط است. و شيعه واقعي بودن و لياقت زيارت امام علي(7)، با روي خوش در روز محشر، شرط است.
بار خدايا، در اين امور مهم طلبكنندهاش را ياري فرما. پس اي عزيزان اگر مصيبتي ظاهري براي شما رخ داد، اولاً صابر باشيد كه خدا با صابرين است.[3] ثانياً اگر انسان ديدة خدابين داشته باشد آن را مصيبت نميداند، بلكه برگشت به منزل باقي و ابدي ميداند. خدا كند توشهتان از سفر آن باشد، كه رضاي خدا را موجب شود و شفيعمان گردد، انشاالله.
در نهايت از شما والدين گرامي، همسر ارجمند و اقوام و دوستانم ميخواهم اگر خطا يا بدي از اين حقير ديدهايد، مرا به بزرگي خود عفو نماييد و خواستهام از شما خانوادههاي محترم شهدا اين است كه خود بايد حافظ خون شهيد باشيد و در اين راه از خدا كمك بخواهيد و اما شما اهالي مذهبي و زحمتكش روستايمان، كه حتماً مورد نظر خدا هستيد، محافل را گرم نگه داريد. اخوت، برادري و صفا را بين خود حاكم نماييد. از اختلاف بپرهيزيد كه تفرقه موجب عذاب است و اتحاد مايه رحمت.
مجدداً از همة شما عزيزان ميخواهم اگر بياحترامي يا خطايي از اين حقير ديدهايد، بهخاطر خدا عفو نماييد. عزيزانِ، اسلام، امام كبيرمان را هيچگاه فراموش نكنيد و هميشه سلامتياش را از درگه حق جويا باشيد. رزمندگان و جبههها را فراموش نكنيد كه خداوند تعالي ما را در معرض امتحان و آزمايش قرار داده است. انشاءالله همگي از اين آزمايش موفق بيرون بياييم.
[...][4] كه:
بهسر غير از تو سودايي ندارم |
|
بهدل جز تو تمنايي ندارم[5] |
خدايا، اين هديه ناقابل را قبول فرما و مرا در زمرة شهدا قرار ده. نهايتاً براي همة شما عزيزان از درگه حق طلب آمرزش و مغفرت مينمايم و از شما ميخواهم جهت آمرزش اين حقير نيز دعا كنيد. خدا هم بندگانش را از كيدها و بلاها حفظ نمايد.
«انشاءالله»
به اميد رهگشايي كربلاي امام حسين
علياكبر اشرفي
24/7/1362
[وصيتنامهاي ديگر]
بسمالله الرحمن الرحيم
سلام و صلوات[6] بر محضر يگانه منجي و مصلح بشريت، امام زمان، ارواحنا له الفدا و با درود بر نايب كبيرش امام خميني و با سلام بيكران بر شهيدان هميشه جاويد و جانبازان و رزمندگان ظفرمند اسلام.
وصيتنامهام را بهنام او، كه رحمن و رحيم است، شروع مينمايم و ابتدا از درگهاش خواهشي را مستدعي هستم كه: «اللهم اليك صمدت من ارضي و قطعت البلاد رجاء رحمتك فلا تخيبني و لاتردني بغير قضاء حاجتي و ارحم يا ارحم الراحمين».[7] «خدايا به درگاهت آمدهام از سرزمينم و به اميد رحمت تو شهرها را طي كردم پس نوميدم مكن و بازم مگردان بدون برآوردن حاجتم و رحم كن اي مهربانترين مهربانان».
[...][8] بر تمام جهانخواران و اياديشان و در نهايت بر اين كافران عفلقي[9] فرياد برميآورم كه اي [...] از عالم انسانيت و اي دشمنان بشريت بدانيد كه شيعه صبر و استقامت را از پيامبرش محمد(6)، شجاعت و دليري را از امام علي(7) و شجاعت و ايثار را از حسين بن علي(7) آموخته. هرگز تن به ذلت و خواري در نخواهد داد و اين را شهداي عزيزمان تا به حال كلاً اثبات كردهاند. اكنون نيز رهروان راه سرخشان ثابت ميكنند. پس با ايثاري چنان و روحيهاي چنين هرگز جاي پايي براي شما باز نخواهد بود.
برادران عزيزم:
شرط فرمان بردن اندر عاشقي داني
كه چيست؟ |
|
همچو اسماعيل جان خويش قربان
داشتن |
تا نگيري ترك خود دعوا كن در
عاشقي |
|
شرط جانبازان نباشد تكيه بر جان
داشتن |
بايد كه جمله جان شوي تا لايق جانان شوي. «بارخدايا، جاني لايق جانان[10] بما عطا نما».
امت حزبالهي، نصيحتي كوچك از من كوچكتر را بپذيريد و آن اين است كه راه سرح شهدا را وانگذاريد. امام عزيز كه به حق نجات دهندة همة ما از بلاها و [...][11] بوده و احيا كنندة اسلام عزيز را خدا نكرده تنها نگذاريد. از اختلاف بپرهيزيد و با هم نعوذبالله با خصومت برخورد نكنيد كه اينكار در اسلام و مسلمين نيست. انشاءالله
والدين عزيزم بر باطل پايبند مباشيد. اگر خداي نكرده كاري را خلاف اسلام از هر كسي ديديد [...][12] ننماييد. در طايفهبندي تجديد نظر كنيد كه آيا بعضي اوقات به نفع اسلام هست يا نه اگر نبود از آن بپرهيزيد.
خواهران و برادران عزيزم سعي كنيد اجتماعات شما اسلامي باشد و با هم با برخوردي اسلامي و اخلاقي شايسته برخورد نماييد.
اي اقوام عزيزم، اگر تا به حال هر جوري زندگي كردهايد، فكر نميكنيد ديگر بس باشد، بياييد بهخاطر خدا دور كنيد شيطان دنيا را از جسم و روح خود و كمي تفكر نماييد ببينيد در روز محشر چه عملي منجي شما خواهد بود؟ آيا محبت محمد و آل مطهرش، آيا دوست داشتن دوستان خدا يا دشمني آنها؟ آيا فكر نميكنيد با همان كسي كه اختلاف داريد ممكن است از اوليا الله باشد؟ آيا آيا... پس بهخاطر خدا بپرهيزيد از آن و دعا كنيد كه خداي نكرده كه در اين زمينهها خلافي از ما سر زده بوده مردم مرا ببخشند و بعد خداوند متعال نيز ترحم نمايد انشاءالله تعالي [...][13] حقالناس خيلي مشكل است، پس بپرهيزيد از گناهي كه جنبة حقالناس دارد. ولي رحمت خدا چون زياد است گناهاني كه جنبة حقالله دارد خداوند متعال ترحم مينمايد. انشاءالله
در پايان از والدين عزيزم ميخواهم اگر خداي نكرده از اين حقير كمي خدمت يا نارضايتي ديدهاند به بزرگي خودشان عفوم نمايند و از ايشان ميخواهم صبر صبر صبر را پيشه سازند كه «ان الله مع الصابرين».[14]
همسر عزيزم، ميبخشيد كه نتوانستم همسري خوب و كمكيار برايت [باشم][15] و شما را متحمل زحمت نمودم ولي خود بهتر تشخيص ميدهي نياز اسلام را كه كي نياز به خون و ايثار است و كي جهاد و هجرت. در هر صورت اگر كم و كسر يا خطايي از من سر زده اميدوارم حلال نمايي.
امت حزبالله، اقوام و دوستان عزيزم ميبخشيد كه در نهايت كوچكي با شما چنين حرف زدم. ضمن آرزوي موفقيت از خداوند متعال براي شما عزيزان اميدوارم مرا ببخشيد.
دوستاني كه قبلاً با اين حقير همنشين بوديد، اگر زحمت نيست شما را برايم هرچقدر كه ميتوانيد، اشكال ندارد اگر هم [...][16] باشد يا نباشد، نماز قضا بخوانيد. به آن برادراني كه تكرار كردم بهخصوص[17] گروهان ابوذر از گردان [...][18] اصفهاني مجدداً يادآوري مينمايم كه يادشان نرود. ضمن آرزوي شفاعت از حسينبن علي(7) و همة شهدا از شما خداحافظي مينمايم.
«اللهم ارزقنا شفاعة الحسين يومالورود»
علياكبر اشرفي، فرزند صفر
روز 12 فروردين 1363
[1]- فرازي از مناجات حضرت اميرالمؤمنين(7). در اصل وصيت اين قسمت را نقطهچين كرده است، اما در ترجمه معني قسمت نقطهچين را آورده است «... يوم يعرف المجرمون بسيماهم» (مفاتيحالجنان).
[2]- ترجمة «انالله و انا اليه راجعون». بقره/ 156.
[3]- ترجمه اين آيه است: «ان الله مع الصابرين» (بقره/153).
[4]- خوانا نيست.
[5]- دوبيتي از شاعر شناختهشدهاي نيست، در عين حال كه دو بيتيهاي باباطاهر را تداعي ميكند.
[6]- در اصل وصيت «صلواة».
[7]- بخشي از زيارت حضرت امام رضا.
[8]- خوانا نيست.
[9]- در اصل وصيتنامه «افلقي».
[10]- در اصل وصيت «جانبان».
[11]- خوانا نيست.
[12]- خوانا نيست.
[13]- خوانا نيست.
[14]- بقره/ 153.
[15]- در اصل وصيت «نبودم» كه براي رواني متن «باشم» جايگزين آن شد.
[16]- خوانا نيست.
[17]- در اصل وصيت «بهالخصوص».
[18]- خوانا نيست.
منبع: کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / نشر شاهد/ بنیاد شهید وامور ایثارگران استان سمنان