توصیه شهید عباس سعدالله به پدرش / وقتی کار برای خدا باشد...
خادم مسجد محل بودم؛ سی سال. در
این مدت پیش میآمد که از بعضی حرف و حدیثها ناراحت میشدم و کلید را تحویل هیأت
امنا میدادم. هر بار که این کار را میکردم، عباس میگفت:« بابا! مگه تو برای
مردم کار میکنی؟ وقتی برای خداست. بذار هر کی هر چی میخواد بگه».
حرفهایش مثل آبی بود که روی آتش
بریزند. برمیگشتم و کلید را میگرفتم. خدا را شکر میکنم که هنوز خدمتگزار خانه
خدا هستم.
شهید عباس سعدالله
برگرفته از خاطره پدر شهید
سعدالله، عباس: هشتم
خرداد 1335، در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش محمدحسین، کشاورز بود و
مادرش ساره نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. ستوانیار سوم
شهربانی بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. بیست و نهم خرداد 1366، در باغات
زادگاهش هنگام درگیری با اشرار و سارقین بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار
او در گلزار شهداي امامزاده اشرف همان شهرستان واقع است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان