خاطرات شهید یدالله جدیدی
دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۸
اگر کار خیری انجام می دیم نباید به زبون بیاریم، چون دیگه جنبه ی خدایی ندارد
تصمیم گرفتم هر طوری شده موضوع را از زیر زبانش بیرون بیاورم. صبح زود برای نماز بلندش کردم. با همان صدای اول، از رختخواب جدا شد. وضو گرفت و نمازش را خواند. بعد به او گفتم:«یدالله! شنیدم برای مسجد می خوای کاری انجام بدی؟».
خندید و گفت:«پدر! اگر کار خیری انجام می دیم نباید به زبون بیاریم، چون دیگه جنبه ی خدایی ندارد».
شهید یدالله جدیدی
برگرفته از خاطره پدر شهید
منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
نظر شما