وصیت نامه شهید علی اکبر احسانی
ما چه كشته شويم و چه پيروز شويم هر دو جهت پيروزي از آن ماست

علي‌اكبر احساني

بسم الله الرحمن الرحيم

به‌نام الله، پاسدار حرمت خون شهيدان

«الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل‌الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله اولئك هم الفائزون».[1] «اي مؤمنان جهاد نماييد در راه خدا با مال و جان خود كه در دو عالم پيروز و موفق هستيد».[2]

به‌نام خدا وصيت‌نامة خود را شروع مي‌كنم.

با درود به رهبر كبير انقلاب امام خميني و با درود به روحانيت اصيل.

به‌نام خداوند در هم كوبنده ستمگران و منافقان و با درود[3] و سلام به شهيدان كربلاي حسيني(7) و با درود و سلام به شهيدان گلگون‌كفن كربلاي ايران و با درود و سلام به رزمندگان اسلام كه هم‌چنان در جبهه‌هاي جنگ حق بر باطل حماسه مي‌آفرينند و با درود و سلام به شهيدان غرب[4] و كردستان مظلوم و با درود و سلام بر امام زمان و نايب برحقش امام امت، خميني، آن حامي مسلمين و مستضعفين جهان و با درود بر محرومين و معلولين و با درود بي‌پايان به خانواده‌هاي شهدا و با سلام به اُسراي ايران كه در چنگال صدام كافر هستند و سلام بر سنگرهاي پر خون مرزهاي ايران كه توسط مزدوران بيگانه و جيره‌خواران شرق و غرب كه دستشان از آستين صدام خائن درآمده است و مرگ بر منافقان كه مي‌خواهند اين انقلاب نونهال را ناتوان سازند، ولي بايد بدانند ملت مسلمان ايران متكي به سلاح ايمان است. مي‌خواهم چند كلمه‌اي با شما وصيت كنم و من كوچك‌تر از آنم كه به شما پيام بدهم. من اكنون به امام امت لبيك گفته و راهي جبهه شدم، همان‌طور كه آيت‌الله طالقاني[5] مي‌فرمايند من از زنده ماندنم خجالت مي‌كشم و از اين كه عزيزان ما كشته مي‌شوند ولي ما هنوز زنده هستيم، كه اميدوارم خداوند تعالي مرا در پيش خودش سرباز اسلام قبول كند و قطرة خون مرا بپذيرد. اميدوارم كه بعد از شهادت من امت قهرمان ايران هميشه يار امام باشند و گول گروهك‌هاي وابسته به شرق و غرب را نخورده و به راهنمايي‌هاي امام امت كه دشمن از آنها هراس دارد گوش فرا دهند و هميشه به ولايت فقيه لبيك گفته و چشم دشمنان را كور كنند. من به امت قهرمان توصيه مي‌كنم كه كوركورانه از دشمن اطاعت نكنند. چون من اين راه را با چشمان باز انتخاب كرده و اين راه علي‌گونه را پيش مي‌گيرم. چه سعادتي از اين بالاتر كه انسان در راه عقيده و آرمانش به شهادت برسد و همان‌طور كه علي(7) فرموده است «مرگ براي همگان است»[6] و چه خوب است انسان در بستر بيماري نميرد[7] و با[8] شهادت در راهِ خدا جان خود را از دست دهد. انسان مرگي را انتخاب كنيد كه آبستن زندگي باشد و چه زيبا امام امت مي‌فرمايند: «ما چه كشته شويم و چه پيروز شويم هر دو جهت پيروزي از آن ماست».[9]

و در آخر از پدر و مادر عزيزم كه تا به حال زحمت مرا كشيدند و شهامت خودشان را براي فدا كردن فرزندشان به‌خاطر اسلام نشان دادند متشكرم. مادر، از آن شيري كه به من دادي حلالم كن. و اميدوارم كه بعد از شهادت من يار و ياور امام باشيد و اگر من شهيد شدم از شما خواهش مي‌كنم كه براي من گريه نكنيد. همين گريه كردن شما باعث مي‌شود كه دشمن خوشحال بشود و كارش را كند و اگر شما گريه نكنيد باعث مي‌شود كه دشمن از جا نشيند و هيچ غلطي نتواند بكند و بايد خيلي خوشحال باشيد كه همچنين فرزندي در راه خدا داديد و در تشييع[10] جنازه‌ام شعارِ:

شهيدان زنده‌اند الله اكبر

به خون آغشته‌اند الله اكبر

[را][11] تكرار كنيد و مرا در زادگاهم يعني سرخه[12] دفن كنيد. و شما اي پدر و مادر عزيز و برادران و خواهران گرامي و دوستان، از هيچ چيز ناراحت نباشيد كه فرزندتان [را][13] در راه خدا داديد و بايد شما افتخار كنيد كه خانواده يك شهيد هستيد كه امام امت مي‌فرمايد «شما خانوادة شهدا چشم و چراغ اين ملتيد»[14] و شما اي پدر و مادر عزيزم، بايد خيلي خوشحال باشيد كه پدر يك شهيد و مادر يك شهيد هستيد و اي خواهر عزيزم، شما هم به مدرسه‌ات ادامه بده كه مدرسه هم يك سنگر است. شما بايد سنگرها را پر كنيد و شما برادران عزيزم، با سپاه و بسيج به‌طور فعّالانه همكاري نماييد و ديگر اين كه از برادران عزيز مي‌خواهم كه بعد از من با جبهه‌ها بيشتر همكاري نمايند و به امام امت لبيك بگويند و ديگر اين كه امام مي‌فرمايد «جبهه هم يك دانشگاه است».[15]

و در پايان وصيت‌نامه‌ام كه آن مقدار پولي كه دارم در بانك اسلامي برداريد، در مجلس ختم من هر چقدر خرج شد خرج كنيد و هر چه باقي ماند به حساب جنگ‌زدگان واريز كنيد و يك پيام ديگر به شما دارم تا هر چه مي‌توانيد در نيمه شب و در نماز جمعه‌ها و در شب‌هاي دعاي كميل و يا در دعاي توسّل براي مجروحين و معلولين و رزمندگان اسلام دعا كنيد و همين دعاهاي شماست كه قلب دشمن را مي‌شكند و آن‌ها را خوار و ذليل مي‌كند. ديگر عرضي ندارم.

«والسلام عليكم رحمة‌الله‌ و بركاته»

نام: علي‌اكبر، فاميل: احساني، شماره شناسنامه: 12، سال تولد: 1344.

نام پدر: محمد،

24/3/1362

دوم ماه مبارك رمضان

علی‌اکبر احسانی



*- بالای وصیت نوشته شده است (وصیت‌نامه برادر علی‌اکبر احسانی)

[1]- توبه/ 20، در اصل وصيت «به اموالهم».

[2]- در اصل وصیت «هستین».

[3]- در اصل وصیت «دورود». شهید احسانی در تمام موارد واژه درود را «دورود» نوشته که از تکرار حاشیه در اصلاح خودداری می‌شود.

[4]- غرض از غرب یعنی مناطق غرب کشور است که قبل از شروع جنگ با عراق در برخی از مناطق و نواحی و شهرها درگیری‌های داخلی با گروه‌ها و عوامل ضدانقلاب داشتند، پس از جنگ هم عملاً مناطق درگیر با صدام به جبهه غرب و جبهه جنوب موسوم بود.

[5]- ر.ك. تعليقات.

[6]- حضرت علی(7) در عبارت‌هایی کوتاه به همگانی بودن مرگ اشاره دارد. از آن‌جمله‌اند: «لِکُل حَیّ موت» یا «لِکُل شیئی موت».

[7]- در اصل وصيت «بميرد».

[8]- در اصل وصيت «يا».

[9]- ص 107 صحیفه امام مجلد 13.

[10]- در اصل وصیت «تشیع».

[11]- برای درست خوانی «را» اضافه شده است.

[12]- سرخه نام شهری است از توابع شهرستان سمنان مولد و مزار شهید است.

[13]- «را» از قلم افتاده است.

[14]- امام خمینی سخنان ارزشمندی در شأن خانواده شهدا فرموده‌اند. یکی از شاخص‌ترین آنها همین است که «شما خانواده شهدا چشم و چراغ ملتید». (صحیفه امام، دوره 22 جلدی).

[15]- صحیفه امام دوره 22 جلدی. امام خمینی از واژه سنگر برای حوزه‌های علمیه، دانشگاه، مسجد، نماز جمعه و... استفاده کرده است. مدرسه را هم برای دانش‌آموزان سنگر می‌دانند.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده