وصیت نامه شهید حسام الدین ابوالمعالی
حسامالدین ابوالمعالی
بسمالله الرحمن الرحيم
«ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة يقاتلون في سبيلالله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا في التوراية و الأنجيل و القران و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هوالفوز العظيم».[1]
«خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري كرده، آنها در راه خدا جهاد ميكنند كه دشمنان دين را به قتل رسانند و يا خود كشته شوند، اين وعده قطعي است بر خدا و عهديست كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده و از خدا باوفاتر بهعهد كيست اي اهل ايمان. شما بهخود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و فيروزي بزرگي است».
من در ره حق ندارم از مردن باك |
|
خواهم كه شوم به وقت جان دادن
پاك |
جان هر چه رسد ز جانب دوست نكوست |
|
از تير بلاي حق نگردم غمناك |
با درود و سلام بر منجي عالم بشريت، امام زمان(عج) و نايب برحقش، امام خميني و با درود و سلام بر حماسهآفرينان جبهه توحيد، رزمندگان سلحشور ايران و با درود و سلام بر خانوادههاي معظم شهدا.
اين حقير، محمد ابوالمعالي، برحسب وظيفه و نيازي كه در اين برهه از زمان احساس ميشود اقدام به نوشتن چند سطري بهعنوان وصيتنامه نمودم كه اميدوارم مورد رضاي حقتعالي قرارگيرد. انگيزهاي كه من براي آن به جبهه آمدم آن تكليف شرعي بود كه اماممان بر دوش ما نهاده بود. براي اين به جبهه آمدم تا به نداي «هل من ناصر»[2] حسينِ زمانمان لبيك گفته باشم. براي اين به جبهه آمدم تا راه حسين(7) را، كه با ريختن خون پاك خود در صحراي كربلا بنيان نهاد، رفته باشم. براي اين به جبهه آمدم تا خود را در اين دانشگاه بزرگ انسانسازي بسازم. انسان خيلي سست و لغزان است، تا تذكر و يادآوري نباشد و از خدا غافل شده[3] راه پستي را در پيش ميگيرد. مسلمان بايد حتماً خودش را با رفتن به جبهه و اعمال خير ديگر متذكر سازد، تا خداي نكرده مورد غضب خدا قرار نگيرد. خدايا، پناه ميبرم به تو از غضبت، خدايا، خداوندا، شهادت، اين فوز عظيم، را نصيب من گردان تا شايد به اين وسيله گناهان زياد من بريزد و به قرب تو برسم. خدايا، خداوندا، شهادت نزديكترين راه براي رسيدن به توست. شهادت رهي است كه انسان عاقل آن را انتخاب ميكند. شهادت رهي است كه امام حسين (7) و ائمه اطهار انتخاب كردند. شهادت رهي است كه شهداي انقلابمان همچون بهشتي[4] و رجائي[5] و باهنر[6] و مطهري[7] انتخاب كردهاند. مسلماً اين راهي است كه انسان را به كمال ميرساند. اين راه تنها راه و بهترين و نزديكترين راه براي رسيدن به لقاءالله است. خدايا، خداوندا، شكرت ميگذارم از اينكه مرا از زمره شهدا قرار دادي و مرا از روزي خود متنعم ساختي. برادران عزيز، انقلابمان به فداكاريهاي زيادي نياز دارد. انقلابمان، بعد از گذشتن هفت سال، احتياج به پاكسازي ادارجات و كارخانجات و ديگر مكانها دارد. انقلابمان به عالماني همچون طباطبائي[8] و مطهري نياز دارد. انقلابمان نياز به متخصصين و مبتكرين متعهد دارد. كلمة تعهد در بين علما و متخصصين خيلي مهم است، چون انقلابمان از عالمان بيعمل ضربه خورده و ميخورد و متخصصين بيتعهد هستند كه علمشان را در راه غيرخدا بهكار گرفته به انقلابمان ضربه ميزنند. دوستان و برادران دانشجو، مسئوليت شما در دانشگاهها خيلي سنگين است. شما عزيزان بايد در دانشگاهها فداكاري و جانگذشتگيهاي زيادي بكنيد. نبايد بگذاريد از اين دانشگاهها كساني بيرون بيايند كه به خون ملت تشنه و نسبت به اين انقلاب و رهبري آن بيتفاوت و بلكه دشمن باشند. برادران دانشجو، اين واقعاً ضايعه[9] بزرگي است كه برادران حزبالهي به دانشگاهها بروند و بعد از اينكه فارغالتحصيل شدند آدمهاي بيخود و بيتفاوت باشند. برادران حزبالله بايد در زمينه درسي كوشا و پيشتاز از ديگران باشند. آنها بايد دانشگاهها را پر كنند تا جاي خالي براي افراد ملحد باقي نماند. حوزهها، اين مراكز سياسي و معنوي، بايد قداست خودش را حفظ كند و برادران طلبه و ديگر برادران بايد نگذارند كه خداي نكرده از حوزهها افراد ضد خدا با افكار سياسي غلط بيرون بيايند. از برادران و خواهران انتظار دارم پشتيبان ولايت فقيه بوده و امر او را امر رسولالله بدانند و بدون هيچ كموكاستي اطاعت كنند. امروز مسئله اصلي كشورمان جنگ است و اين جنگ بايد تا دفع كل فتنه از عالم ادامه داشته باشد.[10] نكند وسوسهها و زمزمههايي شروع شود كه اين جنگ را به صلح تحميلي بكشاند. صلح تحميلي يعني پايمال شدن اين همه خون شهيد. برادران عزيز مسئله جنگ را مسئله اصلي خود بدانند و از كمك به جبهه، چه در خط مقدم و چه در پشت جبهه، دريغ نكنند. امروز كساني كه ميگويند بايد امام زمان بيايد تا در جوار او مبارزه كنيم و ظلم و فساد را ريشهكن كنيم رجوع به خودشان بكنند، ببينند آيا واقعاً اين كار را ميكنند، يا اينكه به مبارزه با او برميخيزند. امروز كه نايب او، امام خميني، براي ظهور امام زمان به جنگ با دشمنان او برخاست، حاضر به شركت و همكاري در اين مبارزه بيامان نميشوند، ببين چگونه ادعا دارند كه ما مبارزه را در ركاب آن حضرت ميكنيم. عزيزان، اگر فرزندان شما مايلند به جبهه بروند مانع و جلوگير آنها نباشند، بلكه مشوق آنها باشند. فرزندان خود را با فرستادن به جبهه بيمه كنيد تا از هرگونه فساد اخلاقي و انحرافات فكري در امان باشند. در پايان از برادران تقاضا دارم كه براي ظهور امام زمان(عج) دعا كنند و خود را آماده براي ظهور امام زمان كنند.
«والسلام»
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار
مورخه 27/2/65 ابوالمعالي
ضمناً 8 روز روزه از پارسال و چند روز از امسال روزه قرض به گردن من است. قرض روزههاي[11] مرا به برادران بسيجي بدهند و خرجهايي كه براي من ميدهند، سعي كنند بيشتر برادران بسيجي را دعوت كنند. اگرچه اقوام و دوستان جاي خود دارند و با عرض معذرت اگر امكان دارد مقداري نماز هم براي من قرض بدهيد و از خدا برايم طلب مغفرت كنيد. مقدار خمسي كه قرار بود بدهم و نَنَه[12] در جريان آن است، بدهيد و مبلغ 500 تومان پول در بانك تهران دارم كه دفترچه آن در داخل كيف من است و آن ساعتي كه خريده بودم و در دست محمود است. پدرم يا علي يا حسين هركدام كه صلاح ميدانيد، برداريد و كتابهاي درسيام[13] كه به درد علي سلمان ميخورد بردارد. ضمناً به او بگوييد از طرف من از هم اتاقيهايم، از اينكه آنها را اذيت كردم، معذرتخواهي كند و به آنها بگويد كه مرا حلال كنند و برايم دعا كنند و نيز از دوستان ديگر دانشگاهيام[14] طلب حلاليت كند. از خالههايم، مخصوصاً خاله ايران، ميخواهم كه اگر من يا ديگران شهيد شديم بيتابي نكند و توكل بر خدا كند و راضي باشد به رضاي خدا. از عمهها و ديگر اقوام حلاليت ميطلبم و از آنها تقاضا دارم پشتيبان اين انقلاب و جنگ و رهبر انقلابمان باشند و راهم را ادامه دهند. در پايان از خانوادهام تقاضا دارم اگر جنازه به دستشان رسيد، مرا در كنار ديگر شهداي مهديشهر به خاك بسپارند.
مطالب و وصيتها زياد است كه اينجا جاي آن نيست. از خانوادهام تقاضا دارم اگر كموكاستي در وصيتنامه وجود دارد، آن را آنطور كه صلاح ميدانند برطرف كنند.
مورخه 27/2/65
حميديه
ابوالمعالي
[1]- توبه/ 111، در اصل وصيت «آيه 110 سوره توبه» آمده است.
[2]- ر.ك. تعليقات.
[3]- در اصل وصيت يك «واو» اضافه بود.
[4]- ر.ك. تعليقات.
[5]- ر.ك. تعليقات.
[6]- ر.ك. تعليقات.
[7]- ر.ك. تعليقات.
[8]- ر.ك. تعليقات.
[9]- در اصل وصيت «ضايع».
[10]- تعبير«جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» از سخنان حضرت امام خميني است.
[11]- در اصل وصيت «روزهاي».
[12]- در اصل وصيت «نهنه».
[13]- در اصل وصيت «درسيم».