به مناسبت سالروز شهادت
خواهرانم: خواهر جان ما کسانی هستیم که برای خدا و قرآن کتاب آسمانیان می جنگیم ما صلح نمی کنیم و باید با زور و بازوی خود دشمن را نابود کرده و از خاک بیرون رانده خواهران برای من ناراحت نباشید و گریه نکنید.
نوید شاهد گلستان؛ شهید پرویز سنچولی/ یکم خرداد 1338، در روستای هاشم آباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش ابراهیم، کشاورز بود و مادرش ترمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم اردیبهشت 1361، با سمت تک تیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله شهرستان زادگاهش قرار دارد.

وصیت نامه سرباز شهید پرویز سنچولی

بسم الله الرحمن الرحیم

سخنم را با آیه ای از قرآن مجید آغاز می کنم

ولئن منم او قتلتم لالی الله تحشرون (158 ال عمران)

اگر در راه خدا بمیرید و یا کشته شوید غم مدارید چه با رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد. چه زیباست لحظه مرگ سرخ عابد در راه معبود آنگاه که چشم از همه جا بسته و به دست نیاز تنها بسوی او نهاده و پا برجا در برابر هر چه غیر او ایستاده جان بر کف می آورد ای دژخیمه بگشائید آتش سلاحتان را بروی من که بهترین طریق اتصال من به او شمائید طریق تنها طریق رستگار به تعمقی ژرف می طلبد آن عاشقانه در هوا می پراکند و هر چه پاره تن آنها در سکوت خون فریاد فر می آورد. به خدای کعبه رستگار شدم.

بسوی خدا، وصیت نامه شهید سرباز پرویز سنچولی: مادر جان برای من نگران نباشید و نگوئید که پسرم رفت شاد باش و شادی کن و اگر از مرگ من بسیار ناراحت شدید و طاقت نیاوردید گریه کن نه آنقدر که صدای گریه تو را دشمن بشنود و شادی کند، مادر جان من اگر شهید شدم مرده نیستم و پیش خدا خشنودم و زنده ام ولی پیش شما نیستم،و از شما جدایم پدرجان از خداوند متعال می خواهم که به شما نیروی دهد و دیگر برادرانم را برای نابود کردن دشمن بفرستید پدرجان شما تنها درختی بودی که از ریشه شما غذا خوردم و مرا بزرگ کردی و امیدوارم که برای من ناراحت نباشید .

خدمت برادرانم: برادران من تا میتوانید بعد از ما مشت خود را گره کرده و بر دهن امپریالیزم و صهیونیستم بزنید و ننشینید که برادرم رفته برادر جان من پیش خدا هستم و همیشه زنده هستم و برای رفتن من و دیگران شادی کنید.

خواهرانم: خواهر جان ما کسانی هستیم که برای خدا و قرآن کتاب آسمانیان می جنگیم ما صلح نمی کنیم و باید با زور و بازوی خود دشمن را نابود کرده و از خاک بیرون رانده خواهران برای من ناراحت نباشید و گریه نکنید.

مادرجان : مرا در گلستان شهدای گرگان دفن کنید و گل برویم بریزید و عکس مرا که با لباس نظام مقدس سربازی گرفتم بگذارید جلوی چشمانم تا ببینم و مقدار پولی که دارم به هر کدام از شما را از خانواده برسد مطرح نیست به تمام دوستان و آشنایان و فامیلای و همسایه ها اگر بدی از من دیده اند مرا به کریمی خدا ببخشند، و عکسهای مرا چاپ کنید و به دشمنان اسلام و ایران نشان دهید و به در و دیوارها بزنید.

درود بر خمینی و دیگر پیغمبران

منبع : پرونده فرهنگی شهدا / معاونت فرهنگی و اموراجتماعی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده