وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان
شهامت، انسانيت، پاكي، راستي، امانت‌داري، ايثار، نوع‌دوستي، تحمّل و صبر و شهادت از خصلت‌هاي زمان انقلاب است

ابوالفضل ابراهیمیان

بسم‌الله الرحمن الرحيم

«يا ايهاالذين آمنوا هل ادلكم علي تجارة تنجيكم من عذاب اليم* تومنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل‌الله باموالكم و انفسكم...»[1] «اي اهل ايمان، شما را به تجارتي كه شما را از عذاب خدا نجات بخشد دلالت مي‌كنم. ايمان بياوريد به خدا و رسولش و جهاد كنيد در راه خدا با اموال و جان‌هايتان...».

به‌نام الله، پاسدار حرمت خون شهيدان و به‌نام نامي جهان، رسول گرامي اسلام و به‌نام يگانه منجي عالم بشريت، حضرت مهدي(عج) و به‌نام امام بت‌شكن جماران و به‌نام امت قهرمان و خانواده شهدا.

بر سجاده‌اي به وسعت زمين، با قربتي بر خون شهيدان رنگين، در قبله‌اي به عمق هستي، در صفوفي به شكوه اقيانوس، با ايماني راسخ‌تر از كوه‌ها، با آياتي به زيبايي حقيقت، به امامتِ نورِ خورشيد نماز مي‌گزاريم.

عيد و عزاي‌مان يكسان است و ميلادگاهمان يك‌جا. از ميان همه گل‌ها، لاله را برگزيده‌ام و از بين تمامي باغ‌ها، بهشت را. سرود پيروزيمان، نغمة[2] مرگمان، الله‌اكبر هر روزمان، مفتاح هر رزم‌مان، سجده[3] هيبت توتمان، صلابت عزتمان[4]، اخوتمان، عبادتمان، نماز اميد اكثرمان، دعاي هر شبمان،[5] نور اخترمان، موت اطهرمان، مرگ احمدمان، جنگ اكبرمان، جشن عزايمان،... يكي است. شهادت، كتاب مكتبمان، نور مشعلمان، مقصدمان، يكي است.

قرآن، تفريحگاه[6] دنيايمان، كشتگاه آخرتمان، خرمّگاه تاريخمان، زيارتگاه ملتمان يكي است. گورستان، از بين تمام رنگ‌ها رنگ سرخ را برگزيده‌ام و از ميان انواع مرگ‌ها، شهادت را و از تمامي باغ‌ها، گورستان را و از ميان تمام گل‌ها، لاله‌ها را. هيچ‌يك از ما به مرگ طبيعي نمي‌ميريم. مرگ طبيعي ما شهادت است. عيد و عزاي‌مان سرد و خشن است و ميعاد چشمان‌مان قبرستان و زيباترين درختان[7] حيات‌مان در گورستان مي‌رويد و نه گورستان بلكه نورستان.

از تمامي انبياء، محمد(6) و از تمامي رهبران، علي(7) و از تمامي مجاهدان، حسين(7) و از تمامي عصرها، قيام حضرت مهدي(عج) و از تمامي كتاب‌ها قرآن را برگزيده‌ام.

پدر و مادر و امت قهرمان:

شهامت، انسانيت، پاكي، راستي، امانت‌داري، ايثار، نوع‌دوستي، تحمّل و صبر و شهادت از خصلت‌هاي زمان انقلاب است و اگر من چند جان مي‌داشتم حاضر بودم كه همگي را در راه اسلام فدا نمايم و در اين راه همچون شمع بسوزم و راه را روشن نمايم، تا رهروان شهادت راه را به جان بپيمايند.

عزيزانم، اينك كه در آخرين لحظات عمرم مي‌خواهم سخني كوچك بگويم ولي اين كوچكي سخنم، [كه] همان وصيت من مي‌باشد، اين است:

اولاً شكر و سپاس خداوند را كه به ما نعمت جمهوري اسلامي را عطا فرمود و ما را به راه راست هدايت و توفيق داد كه بتوانم در جبهه حق عليه باطل حضور يابم و در اين دانشگاه الهي به دفاع از اسلام و مكتب انسان‌سازش باشم. و اين حركت آگاهانه را با شناخت، فقط به‌خاطر اطاعت و[8] فرمانبرداري از خداوندمان، و پيروي از دستورات امام زمان(عج) و نايب برحق او مي‌باشد، چراكه خداوند مي‌فرمايد تا زماني كه فتنه در روي زمين است مقاتله نماييد.[9] (پدرم وصيت اصلي من در لاي قرآن جلد سياه است و اين را دنباله آن سازيد).

پدر و مادر و امت شهيدپرور، ما گنه‌كاران خجالت مي‌كشيم كه نمي‌توانيم كاري نماييم كه مورد خشنودي شما گردد. فقط مي‌توانيم با اهداء خون خود، كه حركت‌ساز مي‌باشد، ياد فرزندانتان و عزيزان رزمنده را در پيش چشم شما براي لحظه‌اي[10] مجسم سازيم. هنگامي كه خبر شهادت ما را مي‌شنويد، همگي به يادي مي‌افتيد از خاطرات شهيدانتان و فقط خواهش كوچكي كه داريم التماس دعا به جان امام و رزمندگان اسلام مي‌باشد. اميدوارم كه امام و امت و خانواده شهدا در قيامت شفيع ما گردند در پيش سرور آزادگان حسين‌بن علي(7).

پدر و مادرم و امت (حزب‌الله)، من هيچ‌وقت نمي‌گويم كه قادر نيستم كه به شما پيام بدهم، چون مي‌دانم كه خداوند متعال مرا كمك مي‌نمايد. همان‌طور كه در قرآن مي‌فرمايد: «رب‌ اشرح لي صدري* و يسر لي امري* واحلل عقدة من لساني* يفقهوا قولي»[11] و من كه موفق گشتم در جبهه شركت نمايم و (انشاءالله) به لقاءالله بپيوندم و بهتر راحتي را بر سختي و مرگ ترجيح بدهم، بايد كه پيامي هم داشته باشم. اما پيامم با اعترافاتم به گناهان بزرگ و كوچك مي‌باشد. تا مي‌توانيد سعي نماييد كه گناه نكنيد كه پشيماني سودي ندارد و اگر گناهي داريد توبه نماييد كه خدا رحمان و رحيم است. خدا را فراموش نكنيد از اسلام و مسلمين جهان دفاع نماييد، حق را پيدا نموده و از باطل دوري كنيد.

جوانان و نوجوانان و هم‌سالان، بيشترين وقت خود را صرف عبادت و نزديكي به الله بگذرانيد. شيطان درون را بكشيد و فرشته را به قلب‌هاي پاك خود جاي دهيد. همچون من گنه‌كار نباشيد كه در دم آخر اعتراف مي‌نمايد و توبه مي‌كند و بايد استغفار نمايد تا خدا به فضل و كرمش او را به‌سوي خود بخواند. عزيزان، اگر در جواني و نوجواني گنه نكردي بدان كه شيطان درون را مي‌تواني در درون خود بكشي در زمان پيري. عزيزان، قدر جواني‌تان را بدانيد و روي به خدا آوريد، شما داراي قلب‌هايي پاك هستيد، آن را سياه ننماييد. بگذاريد كه پاكي قلب تمام وجودتان را فراگيرد.

خواهران و برادران، حضرت زينب(3) و امام حسين(7) و حضرت اباالفضل(7) همه يك راه رفتند و سرور زنان جهان، زينب(3) و سرور تمام شهيدان، حسين(7) است و علمدار تمامي علمداران و پرچمداران، ابوالفضل(7) است و شما بايد راه آنها را سرمشق بگيريد و مبارزه نماييد با بي‌حجابي و عوام‌گرايي و نوگرائي.

پدر و مادرم، من در مدت عمرم به هيچ چيزي از مال دنيا طمع و چشم‌داشتي نداشتم، ولي در پيش خدا نتوانستم به خدا نزديك‌تر شوم تا زودتر مرا انتخاب نمايد.

پدر و مادر عزيزم، (در مدت عمرم وصيتي دارم[12] كه اميدوارم آن را انجام دهيد) مدت دو ماه برايم نماز بخوانيد. 5 نوار به مسجد قلعه هديه نماييد. و 1000 ريال به حسينيه حضرت ابوالفضل(7) هديه دهيد.

در مزارم سوره كوثر بخوانيد، چون اگر شهيد شدم و نمازهايم كه يادم نيست نخوانده‌ام (يا خوانده‌ام را بخوانيد) و ده روز روزه بگيريد يا كفاره دهيد و مبلغ 1000 تومان به مسجد قلعه بدهيد.

از اموال دنيا، يك ساعت دارم كه به جبهه هديه نماييد. اگر به دستتان رسيد و قرآن مجيد را به برادر كوچكم و كتاب‌ها را نيمي را به مسجد قائم و نيمي را به حسينيه حضرت ابوالفضل هديه نماييد. و (الله)[13] كه مادرم براي داماديم نگه داشته اگر مايل بود و راه كربلاي حسين(7) باز شد در ضريح حضرت حسين‌بن علي(7) بيندازيد.

پدر و مادرم، آخرين سخنم اين است كه نگذاريد خون شهدا پايمال گردد. راهم را پيموده، تقوي را پيشه خود سازيد و اگر در اين مدت كوچك‌ترين آزاري به شما رسيد حلالم نمائيد، هم شما و هم تمامي فاميل‌ها و دوستان و امت شهيدپرور.

پدرم، اگر جسد من به دستتان نرسيد، ناراحت نباشيد بلكه خوشحال باشيد و اگر به دستتان رسيد مرا در فردوس رضا دفن نماييد و صبر را پيشة خود سازيد كه خداوند با صابرين است.[14]

«والسلام»

اهواز، تيپ 21 امام رضا(7)، گردان حضرت رسول‌الله،

واحد رزمي، تاريخ 16/11/64

ابوالفضل ابراهيميان


[1]- در اصل وصيت اين آيات، 7 تا 10 دانسته شده اما آيات مذكور آيه‌هاي 10 و 11 سورة صف را شامل مي‌شود.

[2]- در اصل وصيت «نقمه».

[3]- با توجه به فحواي كلام به نظر مي‌رسد «سجده» باشد.

[4]- در اصل وصيت «عزتيمان».

[5]- در اصل وصيت «شجان».

[6]- در اصل وصيت «تفريگاه».

[7]- در اصل وصيت «درختتان».

[8]- در متن «از» نوشته براي صحت متن «و» پيشنهاد مي‌شود.

[9]- بقره/ 193.

[10]- در اصل وصيت «لحظه‌ايي».

[11]- طه/ آيات 25 تا 28. ترجمه: «پرورگارا اكنون كه بر اين كار بزرگ مأمورم فرمودي پس شرح صدرم عطا فرما و كار مرا آسان گردان سختي‌ها را از پيش پايم بردار و عقدة زبانم را بگشا تا مردم سخنم را خوش فهم كرده بپذيرند».

[12]- خود شهيد عبارت وصيتي كردم را به وصيتي دارم ترجيح داده است.

[13]- الله منظور كلمه الله است كه از طلا مي‌سازند.

[14]- متن برگرفته از اين آيات است: «يا ايها الذين امنوا استعينوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرين». بقره/ آيه 153

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده