وصیت نامه شهید محمد ابراهیمی
محمد ابراهيمي
بسمالله الرحمن الرحيم
وصيتنامه برادر محمد ابراهيمي، فرزند ابراهيم كه در حال صحت و سلامت وصيت مينمايد. نسبت به عيالم از حياط ملك خودم يك اطاق با وسايل زندگي از هر نوعي يكدست[1] كامل و باغچهاي كه از اسماعيل خريداري شده، نيمجريب ميباشد كه با يك ساعت آب موتور از عيالم ميباشد و در (درجه اول) قباله او بايد داده شود.
و اما زمين شورائه دو جريب و نيم از فرزند، حسين، و دو جريب از فرزند ديگرم، حسن، و مبلغ چهل هزارتومان (/40000تومان) جهت خرج عروسي حسن و در ضمن چهل هزارتومان (/40000تومان) خرج عزايم و نماز و روزه [...][2] و اما بدهكاري من كه بايد هرچه زودتر پرداخت، شود از اين قرار است:
1- بدهي به سوپر سعيد مبلغ /1000 تومان، 2- حسين عمه /1400 تومان پول، 3- پول دنبه /700 تومان. در ضمن پول انگور قرمز كه از پسر حاج ابراهيم بگير هستم،[3] گرفته و بدهيهايي كه توضيح داده شده [را][4] پرداخت نماييد[5] و چنانچه چيزي باقي ماند هر طور[6] صلاح بود به مصرف برسد.
محمد ابراهیمی
بسمالله الرحمن الرحيم
«و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون».[7]
نخل آزادي ما را جز شهادت بار
نيست[8] |
|
جان سپردن[9] بهر ما آسان
بود دشوار نيست |
از براي سرفرازي بر فراز دارها |
|
ميثم تمار بسيارست اما دار نيست |
اينجانب، محمد ابراهيمي وصيتنامة خود را با نام خدا آغاز و با ياد[10] امام خميني فرياد اللهاكبر را رساتر ميكنم و بر[11] سر طاغوتهاي زمان خود فرياد ميزنم كه اي نابخردان زمان بدانيد كه شيعه هميشه امامش پرخروش و فريادش كوبنده است و شيعه امام فريادگرش را در مييابد.[12] و اينجانب تنها به عشق حسين زمانم، خميني بتشكن، به جبهه حق عليه باطل ميروم. بلكه با نثار خون ناقابلم در به ثمر رسانيدن انقلاب اسلامي وظيفه انساني و اسلامي[13] خود را به انجام رسانم و ضمناً به[14] پدر و مادر و خواهر و برادرانم و همة دوستان و خويشانم[15] سلام ميرسانم و اميدوارم اگر از اين حقير بدي يا خطايي ديدهاند، مرا به بزرگي خودشان ببخشند.
«والسلام»
مورخه 12/12/60
محمد ابراهيمي
[1]- در اصل وصيت «يكدسته».
[2]- خوانا نيست.
[3]- منظور شهيد از «بگير هستم» يعني طلبكار هستم.
[4]- در اصل وصيت واژة «را» وجود ندارد.
[5]- در اصل وصيت «نمايند».
[6]- دراصل وصيت «تور».
[7]- بخشي از آيه 227 سورة شعرا. ترجمه: و آنان كه ظلم و ستم كردند «در حق آل رسول و اهل ايمان» بزودي خواهند دانست كه به چه كيفرگاهي و دوزخ انتقامي بازگشت ميكنند.
[8]- در اصل وصيت «نخل آزادي ما جز شهادت بار نيست».
[9]- در اصل وصيت «دادن».
[10]- در اصل وصيت «يا».
[11]- در اصل وصيت «به».
[12]- در اصل وصيت «درميابد».
[13]- در اصل وصيت «اسلام».
[14]- در اصل وصيت «از».
[15]- در اصل وصيت قبل از سلام كلمه «را» آمده است.