وصیت نامه شهید علی رضا آقایی
عليرضا آقايي
بسمالله الرحمن الرحيم
«انالله وانا اليه راجعون»[1] «همه از خداييم و بهسوي او بازگشت خواهيم كرد».
«اللهم وفقنا لما تحب و ترضي» «پروردگارا بدانچه دوست ميداري و راضي هستي موفقمان بدار».
پروردگارا، مولاي من، سرور من، تو خود ميداني كه من بندة گنهكار توام و اين چند سال هم بهجز [...][2] تو كاري از دستم برنيامد. و حال پشيمان شده و بهسوي تو توبه ميكنم و برميگردم.
حمد و سپاس مخصوص توست كه بنده گنهكاري را توفيق جهاد دادي، توفيق سربازي امام زمان را به اين عبد روسياه درگاهت دادي.
پروردگارا عاجزم از شكر نعمتهاي تو |
|
عجز ما بيني و بگذر از عصيان ما[3] |
پروردگارا، تو خود شاهدي و ميداني كه هدف من از آمدن به جبهه بهجز ياري دين تو چيزي نبوده است، بهجز ياري ابا عبدالله چيزي نبوده است، بهجز ياري حسين زمانم چيزي نبوده است. سوگند ياد ميكنم كه كساني را كه به ياري روح الله بر نخاستهاند،[4] راضي نيستم كه به جنازهام دست بزنند و در تشييع جنازهام شركت نمايند.
پروردگارا، تو خود صاحب و ولينعمت من هستي و از حاجتم آگاهي و ميداني كه چه تقاضايي دارم. همان تقاضايي كه اوليائت داشتند، كه همان شهادت در راهت است، ميباشد.
البته اين عبد روسياه اين لياقت را ندارم، ولكن تو رحمان و رحيمي اي خداوند و از فضل تو دور نيست كه اين حقير را به غلامي قبول كني و به اين فيض بزرگ برساني، باشد كه جزء صالحان درگاهت قرار بگيرم و اگر چنانچه رضايت به ماندن ما است خودت هدايتمان كن كه از راهت منحرف نشويم و دست از ياري دين خودت برنداريم و به دفاع از آن بپردازيم. و اگر رضايت بر اسارت اين حقير است، اسارتم را زمينه[5] آزادي از عذابت قرار بده و اگر رضايت به اين است كه حقير را به اين فيض برساني، چه بهتر از اين الحمدلله رب العالمين. اين حقير كوچكتر از اين است كه پيامي براي عزيزان، براي ياران روحالله و سربازان امام زمان داشته باشد، ولكن مطلبي هست و تذكرش هم بد نيست. اين عزيزان بدانند كه نبايد دست از ياري امام عزيزمان، روحالله، [بردارند] و در كارها رضاي خداوند متعال را تحصيل كنند. انشاءالله هميشه در كارها به لطف خداوند متعال ذولالجلال[6] موفق بوده باشند. اين حقير مبلغ ده هزار تومان پول رايج ايران به برادر ارجمندم، محمد محمدي، بدهكارم كه از داراييام آن را پرداخت و همچنين هم مبلغي به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرمان بدهكارم كه آن هم پرداخت شود. و اين حقير به گردنش سه ماه روزه و دو سال نماز ميباشد و جنازهام را در گلزار شهداي شاهرود دفن كنيد و مابقي[7] داراييام از آن يار و غمخوار زندگيم، غمكش دورانم، يار گراميام، همسر مهربانم ميباشد و از ايشان عذرخواهي كامل مينمايم و از ايشان حلاليت ميطلبم.
در آخر از تمام آشنايان و دوستان و كساني كه بر گردن اين حقير حق داشتند و در حق آنها كوتاهي است، ما را ببخشند و عذرمان را بپذيرند. باشد كه لطف پروردگار شامل حال همه ما بشود انشاءالله و احتياطاً مبلغي هم جهت رد مظالم بپردازيد. ضمناً عهدنامه اين حقير امضاء شده است و در داخل ساكم ميباشد و آن را به كفنم ملحق كنيد.
از زحمات همه شما متشكرم
«وصيتنامههاي قبلي فاقد اعتبار ميباشد»
عليرضا آقايي
25/5/64
[1]- بقره/ 156.
[2]- خوانا نيست.
[3]- بيت فاقد وزن روان و درست است. مهم نيت خالصانه شهيد مبني بر اقرار خالصانه در پيشگاه خداوند است.
[4]- در اصل وصيت «برنخواستهاند».
[5]- در اصل وصيت «ضميمه».
[6]- در اصل وصيت «ذل جلال».
[7]- در اصل وصيت «مابغي».