بررسي عوامل خانوادگي، آموزشي و اجتماعي مؤثر بر بهداشت روانيِ فرزندان شاهد و ايثارگر استان اردبيل
پژوهشگر: محمد اسماعيلي
ناظر علمي: دكتر عادل زاهد
سال اجرا: 1385
كليدواژهها:بهداشت رواني؛ عوامل خانوادگي؛ عوامل آموزشي؛ عوامل اجتماعي؛ دانشآموزان؛ اردبيل.
پیشرفت علم و فنآوری و گسترش روزافزون اطلاعات درعصر جدید، از یکسو موجب تسهيل در شرایط زندگی شده و ازسوی دیگر، تحولات سریع اجتماعی، تغییر سبک زندگی و پیچیدگیهای زندگی امروزی، سلامت، بهداشت و آرامش روانی انسانها را تهدید کرده و مشکلات پیشِ روی بشریت آسیبپذیری انسانها را افزایش میدهد. همچنين بسیاری از مشکلات و اختلالات رفتاری در اثر عدم رعایت بهداشت روانی ازسوی خانوادهها، روابط اجتماعی، تربیت و پرورش، وضعیت اقتصادی، بیکاری، جنگ و بحرانهای اجتماعی میباشد(منشی طوسی،1367: 19).
بهداشت روانی، بهعنوان بخش جداییناپذیر از سلامتی انسانها محسوب میگردد. بهطوریکه در سالهای اخیر، موضوع بهداشت روان، مورد توجه «سازمان بهداشت جهانی[1]» قرارگرفته و برنامههایی در جهت ارتقای آن تدارک دیده شده است.
وضعيت بهداشت روانی هر فرد، تحت تأثير عوامل فردی و اجتماعی مختلفي است. در بُعد فردی، مؤلفهها و فرایندهای زیربنایی بهداشت روانی بر نقش خودِ فرد متمرکزند و در مقابل، در بُعد اجتماعی، عواملی خارج از خودِ فرد میتوانند در تأمین بهداشت روانی مؤثر باشند كه در بطن نهادهها و در قالب اهداف و مسؤولیت آن نهادهها مستقر میباشند.
پژوهش حاضر، به بررسي عوامل خانوادگي، آموزشي و اجتماعي مؤثر بر بهداشت رواني فرزندان شاهد و ايثارگر استان اردبيل ميپردازد. اين مطالعه، گامی است علمی برای مشخصکردن مشکلات موجود بر سر راه تربیت سالم این دسته از دانشآموزان، تا بتوان با نشاندادن موانع شکوفایی استعدادهای فرزندان شاهد و ایثارگران، زمینههای برطرف کردن آنها را فراهم ساخت. در عوامل خانوادگی، به ارتباط خانواده با دیگران، گسترده یا هسته ای بودن خانواده، میزان ارتباط با مسایل اجتماعی، مشارکت در تصمیمگیریهای خانوادگی، مدیریت خانواده، نوع جانبازی پدر، ازدواج مادر یا عدم ازدواج و ارتباط آنها با بهداشت روانی پرداخته میشود. همچنین سلامت عمومی خانواده و زیرمجموعههای آن ازجمله استقلال و صمیمیت در خانواده بهعنوان شاخص مهم تأثیرگذار در بهداشت روانی فرزندان مطالعه میشود. در حوزهي آموزشی نیز تحصیل در مدارس متمرکز یا پراکنده و تأثیر پیشرفت تحصیلی در بهداشت روانی فرزندان شاهد و ایثارگران مورد توجه میباشد.
روانشناسان مختلف، دیدگاههای یکسانی دربارهي سلامت روانی ندارند. آدلر، سلامت روانی را در این میداند که فرد یأس خود را رها کند و امیدوار باشد و عزتنفس و خودپنداری مثبت بهدست آورد، علاقهي اجتماعی کسب کند و وظایف خود را بدون توسل به نیرنگ و عذر و بهانه به انجام رساند(پاین، 1974؛ کرسین 1973 بهنقل از مهریار، 1375).
آلبرت آلیس، سلامت روانی را نتیجهي تغییرات مطلوبی در نظام اقتصادی فرد میداند که فرد باید عقاید غیرمنطقی و غیرعقلانی خود را رها کند و بهسوی تفکرات منطقی و عقلانی روی آورد و متعاقب آن، رفتارهای مطلوبی از خود بروز دهد(پاین، 1974؛ آلیس،1973؛ کرسین، 1973؛ پاترش، 1966، بهنقل از همان منبع).
سلامت روانی، عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به بيشترين امکان؛ بهطوریکه باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر بهطور کامل شود(کارل منينجر[2]، بهنقل از همان منبع). انجمن کانادایی بهداشت روانی، بهداشت روان را در سه قسمت تعریف کرده است:
الف- نگرشهای مربوط به خود
ب- نگرشهای مربوط به دیگران
ج- نگرشهای مربوط به زندگی(بهنقل از فیلی، 1385: 19).
سازمان بهداشت جهانی نیز، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند: «بهداشت روانی، در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت؛ یعنی، توانایی کامل برای ایفای نقشهای روانی، جسمانی و اجتماعی»(همان: 18).
تأمل در تعاریف ارايهشده برای بهداشت و سلامت روانی، گویای این واقعیت است که از دیدگاههای مختلفی به موضوع نگریسته شده است و هر تعریفی از سلامت روان به قول چدرویتس(1992)، فرضیههای فرهنگی ذاتی خود را داراست (تودور،1996: 31). تنوع تعاریف ارايهشده برای بهداشت روانی، مانع از شناخت دقیق بهداشت روانی نمیشود؛ بلکه ماهیت تعاریف، اشتراکات فراوانی دارند و در این تعاریف، سازگاری اهمیت زیادی دارد؛ یعنی، افرادی که با خود و محیط خود سازگاری بهتری دارند، از بهداشت روانی خوبی برخوردارند. آنچه که از تعاریف فوق استنباط میشود، این واقعیت است که در بهداشت روانی، تنها نداشتن علايم بیماری کافی نیست؛ بلكه بهداشت مناسب باید افراد را قادر سازد تا تواناییهای جسمی و روانی خود را به حداکثر رسانیده و از استرسهای ناشی از عوامل بین افراد جلوگیری نمايد تا زندگیِ اجتماعی و اقتصادی بارور و همآهنگ با محیط داشته باشند. به نظر میرسد تعریف ارايهشده از طرف انجمن کانادایی بهداشت روانی توصیف خوبی از بهداشت روانی ارايه کرده باشد.
این انجمن، بهداشت روان را چنين تعریف کرده است(بهنقل از فیلی، 1375: 19):
الف- نگرشهای مربوط به خود: تسلط بر هیجانهای خود، آگاهی از ضعفهای خود، رضایت از خوشیهای ساده
ب- نگرشهای مربوط به دیگران: علاقه به دوستیهای طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه، احساس مسؤولیت در مقابل محیط انسانی و مادی
ج- نگرشهای مربوط به زندگی: پذیرش مسؤولیت، ذوق توسعهي امکانات و علاقههای خود، توانایی اخذ تصمیمات شخصی، ذوق خوب کارکردن
در بحث از عوامل مؤثر بر وضعيت بهداشت روان افراد، ميتوان گفت كه بهداشت روانی، مقولهای است فردی و اجتماعی. در بُعد فردی، مؤلفهها و فرایندهای زیربنایی بهداشت روانی بر نقش خود فرد متمرکز است؛ برای مثال: خودِ فرد باید به شناسایی قابلیتها و تواناییهای خود بپردازد و تلاش نماید تا آنها را گسترش دهد یا در شناسایی عواملی که بهداشت روانی و سازگاری وی را مختل مینمایند کنجکاو بوده و در برقراری مجدد سازگاری مؤثر و مفید، جدی باشد. در بُعد اجتماعی، عواملی خارج از خود فرد میتوانند در تأمین بهداشت روانی مؤثر باشند كه عوامل اجتماعیفرهنگی ناميده ميشوند. عوامل اجتماعی و فرهنگی، در بطن نهادهها و در قالب اهداف و مسؤولیت آن نهادهها مستقر میباشند. دو نهاد که بیشتر از نهادهای دیگر تأثیر بهسزایی در بهداشت روانی دارند، عبارتند از: خانواده و مدرسه؛ چرا که رفتار افراد، در خانواده پایهریزی میشود و جوّ حاکم بر محیط خانواده، میتواند بر رفتار فرد جهت دهد. مدرسه نیز- که مهمترین نهاد پرورشی بهشمار ميرود- در پرورش افراد و آموزش مهارتهای مختلف تحصیلی، اجتماعی، اخلاقی و... درنهایت ساختن انسانهای اجتماعیپسند و پرورش شهروند مفید، میتواند نقش بهسزایی داشته باشد.
دانشآموزان شاهد و فرزندان آزادگان و جانبازان، ازجمله گروههاي خاص دانشآموزي هستند كه بهخاطر شرايط خاص خودشان نيازمند مطالعات گسترده و عميق درخصوص عوامل مرتبط با بهداشت روانيشان ميباشند.
درخصوص مطالعات تجربي، نریمانی(1380) نشان داد که مشکلات رفتاری دانشآموزان شاهد، با متغیرهای: رابطهي نامطلوب والدین با یکدیگر، وضعیت اقتصادی پایین خانواده و ازدواج مجدد مادر رابطه دارد. نتایج پژوهش نامدارپور(1379) نيز نشان میدهد که آندسته از دانشآموزان شاهد که مادرانشان ازدواج مجدد نکردهاند، سازگاری بهتری نسبت به دانشآموزان غیرشاهد دارای پدر داشتند. روشن(1380)، در پژوهش خود نشان داد که دانشجویان شاهدی که با نهادها همکاری داشتند، از افسردگی کمتری رنج میبردند. در پژوهش سهرابی(1369)، مشخص شد که 2/7درصد از نوجوانان شاهد، کاملاً دارای اختلال رفتار بودند. رسولزاده(1384) نیز نشان داد که عدم موفقيت دانشآموزان شاهد، با پایین بودن انگیزهي تحصیلی و فقدان پدر رابطه دارد. عرفانی خانقاه(1380)، نشان داد که آموزش بهداشت روانی، میتواند به ارتقاي آگاهی، ایجاد نگرش مثبت و تغییر خودپنداره منجر گردد. یزدانپناه فدایی(1364)، بر بی ارتباط بودن سطح تحصیلات والدین، نوع سکونت، بعد خانواده و چند شغلی بودن سرپرست خانواده با بهداشت روانی افراد پی برد.
محققين و روانشناسان، ريشهي بسياري از مشكلات و اختلالهاي رفتاري را در عدم رعايت بهداشت رواني ازسوي خانوادهها، روابط اجتماعي، تربيت و پرورش، وضعيت اقتصادي، بيكاري، جنگ و بحرانهاي اجتماعي ميدانند(منشي طوسي،1367: 19). دانشمندان، درصد كودكان و نوجوانان با اختلالهاي رفتاري را ارقامي چون 5/10، 20 و 24 برآورد كردهاند(نراقي و نادري، 1373 بهنقل از احمدي، 1379).
در اين مطالعه، بهداشت روانی یا سطح سلامت روانی، ازطریق آزمون 28سؤالی سلامت عمومی(GHQ) اندازهگیری میشود که طبق نقطهي برش دادهشده، احتمال سلامتی یا عدم آن را اندازه میگیرد.
اين تحقيق، يك تحقيق كاربردي است كه به روش پيمايشي اجراشده و جامعهي آماري آن عبارت است از كليهي فرزندان شاهد و جانبازان بالاي 70درصد(257نفر) و فرزندان جانبازان 50 تا 69درصد(260نفر) و فرزندان آزادگان(588نفر) كه تمامي آنها در دورههاي تحصيلي راهنمايي و متوسطه در سال تحصيلي 84-85 در مناطق مختلف به تحصيل اشتغال داشتهاند. جمعيت نمونه، با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي طبقاتي متناسب، حجم نمونه، براساس جدول مورگان(ابيلي، 1375) بدينصورت برآورد شد: تعداد فرزندان شاهد و جانبازان بالاي 70درصد، 155نفر؛ تعداد فرزندان جانبازان 50 تا 69درصد، 155نفر و تعداد فرزندان آزادگان، 234نفر كه درمجموع، 544نفر بهعنوان اعضاي نمونهي آماري انتخاب شدند.
براي جمعآوري دادهها از چند نوع پرسشنامه استفاده شده است كه عبارتند از: پرسشنامهي 28سؤالي سلامت رواني گلدبرگ(GHQ)، پرسشنامهي 40سؤالي مقياس خانوادهي اصلي(FOS) -كه روايي كل آزمون GHQ با استفاده از آزمون SCL-90، 78/0 و پايايي آن نيز با استفاده از آلفاي كرونباخ 92/0 گزارش شده است(پالاهنگ، 1374، يعقوبي، 1374 و ميرخشتي، 1375) و پرسشنامههاي محققساخته.
فرم 28مادهای پرسشنامهي سلامت عمومی دارای این مزیت است که برای تمامی افراد جامعه طراحی شده است. این پرسشنامه، بهعنوان یک «ابزار سرندی» میتواند احتمال وجود یک اختلال روانی را در فرد تعیین کند.
این پرسشنامه، دارای چهار زیر مقیاس است: نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی، اختلال کنش اجتماعی و افسردگی وخیم. از مجموع نمرات نیز، یک نمرهي کلی بهدست میآید.
زیرمقیاس اول(A)، شامل سؤالهای 1 تا 7 پرسشنامهي GHQ، حاوی موادی دربارهي احساس افراد نسبت به وضع سلامت خود و احساس خستگی آنهاست و نشانههای بدنی را در برمیگیرد. این زیرمقیاس، دریافتهای حسی بدنی را که اغلب با برانگیختگیهای هیجانی همراهند ارزشیابی میکند.
زیرمقیاس دوم(B)، دربرگیرندهي سؤالهای 8 تا 14 پرسشنامهي GHQ، شامل موادی است که با اضطراب و بیخوابی رابطه دارند. هفت مادهي مربوط به این زیرمقیاس در پرسشنامه، با حرف B مشخص شدهاند.
زیرمقیاس سوم(C)، دربرگیرندهي سؤالهای 15 تا 21 پرسشنامهي GHQ، گسترهي توانایی افراد را در مقابله با خواستههای حرفهای و مسایل زندگی روزمره میسنجد و احساسات آنها را دربارهي چگونگی کنارآمدن با موقعیتهای متداول زندگی، آشکار میکند.
زیرمقیاس چهارم(D)، دربرگیرندهي سؤالهای 22 تا 28 پرسشنامهي GHQ، شامل موادی است که با افسردگی وخیم و گرایش مشخص به خودکشی رابطه دارند. نمرهي کلی هر فرد، از حاصلجمع نمرات چهار زیرمقیاس بهدست میآید.
نمرهگذاری پرسشنامهي GHQ، به این شکل است که به هر پاسخ از راست به چپ، صفر، یک، دو یا سه نمره تعلق میگیرد. نمرات هر آزمودنی در هر یک از زیرمقیاسها، بهصورت جداگانه مشخص و در زیر ورقه نوشته میشدند و پس از آن، نمرات چهار زیرمقیاس را جمع کرده و نمرهي کلی را بهدست میآوریم. نمرات بین 14 تا 21 در هر زیرمقیاس، وخامت آزمودنی را در آن عامل نشان میدهد. همبستگی بین نمرات هر یک از زیرمقیاسها با همدیگر و با نمرهي کل در جدول شمارهي1 ارايهشده است(بهنقل از حاجلو، 1384).
جدول شمارهي 1: مقياسهاي پرسشنامهي GHQ
مقیاسها |
B |
C |
D |
کل GHQ |
A |
58/0 |
52/0 |
33/0 |
79/0 |
C |
- |
57/0 |
61/0 |
90/0 |
D |
- |
- |
- |
629/0 |
هدف این مقیاس، سنجیدن استنباط خود از سطح سلامت در خانوادهي اصلی خویش است. مقیاس خانوادهي اصلی، یک ابزار 40سؤالی است که برای سنجیدن ادراک و استنباط شخص از میزان سلامت خانوادهي اصلیاش تدوین شده است. «مقیاس خانوادهي اصلی» بر استقلال و صمیمیت بهعنوان دو مفهوم کلیدی در حیات یک خانوادهي سالم تمرکز دارد. در این الگو، خانوادهي سالم، به اعضای خود استقلال میدهد و این استقلال با تأکید بر صراحت بیان(سؤالهای مثبت 24 و 34، سؤالهای منفی 9 و16) مسؤولیت(سؤالهای مثبت 11 و 38، سؤالهای منفی 5 و 18)، احترام به سایرین(سؤالهای مثبت15و19، سؤالهای منفی4 و28)، بازبودن با دیگران (سؤالهای مثبت6 و14، سؤالهای منفی23و37) و قبول جداشدن و فقدان (سؤالهای مثبت10 و36، سؤالهای منفی20و25) بهوجود میآید و آزمودنی نمیتواند نمرهای بین20 تا 100 در مقیاس استقلال کسب کند.
خانوادهي سالم، خانوادهای محسوب میشود که در فضای خانواده و روابط، صمیمت ایجاد میکند و این کار را با تشویق بیان انواع احساسها(سؤالهای مثبت1 و12، سؤالهای منفی32 و39)، ایجاد یک فضای گرم در خانه؛ یعنی، روحیه، حال و هوا(سؤالهای مثبت29و40، سؤالهای منفی2 و22)، حل تعارض بدون ایجاد استرس غیرلازم(سؤالهای مثبت27 و31، سؤالهای منفی7 و13)، ایجاد حساسیت نسبت به همفهمی[4](سؤالهای مثبت21و35، سؤالهای منفی17و30) و ایجاد اعتماد به انسانها براساس نیکی نهاد و آدمی(سؤالهای مثبت3 و8، سؤالهای منفی26و33) به انجام ميرساند. استفاده از مقیاس خانوادهي اصلی در مسایل مربوط به خانوادهي اصلی مفید است و آزمودنی نمیتواند در مقیاس صمیمیت نمرهای بین20 تا 100 کسب کند.
چهار پرسشنامهي محققساخته عبارت بودند از: 1- پرسشنامهي مشاركت در تصميمگيري با 7 سؤال، كه پايايي آن با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ، 81/0 برآورد گرديد. برمبنای دادههای این پرسشنامه، آزمودنیها در سه سطح: مشارکت فعال در تصمیمگیریها، نیمهمشارکت و عدم مشارکت توزیع شدند. 2- پرسشنامهي شيوهي مديريت در خانواده با 10 سؤال، كه پايايي آن با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ، 82/0 برآورد شد. 3- شیوهي مدیریت در خانواده - بهعنوان متغیر مستقل- كه در سه سطح مدیریت مشارکتی، مدیریت نیمهمشارکتی و مدیریت بسته تعریف شد. 4-پرسشنامهي خشونت در خانواده، با 5 ماده، كه ضريب پايايي كرونباخ آن نيز، 78/0 برآورد شد.
پايايي كل پرسشنامهي مقياس خانوادهي اصلي نيز، با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ(76/0) در مقياس استقلال 60/0 و در مقياس صميميت 74/0 برآورد گرديد.
4-1. وضعيت بهداشت رواني
دادههای مربوط به سلامت و بهداشت روانی فرزندان شاهد و ايثارگر، با استفاده از آزمون سلامت روانی گلدبرگ جمعآوری و در جدول شمارهي2 ارايهشده است. صرفنظر از نوع دانشآموزان شاهد یا ایثارگر در مقیاس علایم و شکایات جسمانی، میانگین کل برابر با 7/11 از حداکثر 28 نمرهي مقیاس مربوط در پرسشنامهي سلامت روانی گلدبرگ میباشد و در مقیاس اضطراب نیز، 2/11 از حداکثر نمرهي 21، در مقیاس اختلال کنش اجتماعی، 7/13 از حداکثر نمرهي 21 و در مقیاس افسردگی، میانگین 5/9 از حداکثر نمرهي 21 مقیاس مربوط را کسب کردهاند.
درمجموع، 2/44درصد از کل آزمودنیها، از شکایات جسمانی، 8/43درصد از اضطراب، 3/62درصد از اختلال کنش اجتماعی و 5/36درصد از افسردگی شدید رنج میبرند؛ زیرا، نمرهي آنها از نقطهي برش مقیاسهای یادشده، بیشتر از 14 میباشد.
جدول شمارهي 2: دادههای مربوط به سلامت روانی فرزندان شاهد و ایثارگران
خطای استاندارد |
انحراف استاندارد |
درصد اختلال |
میانگین |
تعداد |
مقیاس |
2/0 |
65/4 |
2/44 |
7/11 |
539 |
(A)علایم و شکایات جسمانی |
23/0 |
5/5 |
8/43 |
2/11 |
539 |
(B)اضطراب |
2/0 |
7/4 |
3/62 |
7/13 |
539 |
(C)اختلال کنش اجتماعی |
26/0 |
6 |
5/36 |
5/9 |
539 |
(D)افسردگی |
4-2. وضعيت بهداشت رواني برحسب نوع فرزند
نتايج مندرج در جدول شمارهي3، نشان ميدهد كه درمجموع، کل نمرات آزمون GHQ، بیشترین میانگین با 3/50 مربوط به فرزندان شاهد ميباشد كه بالاترين ميانگين است و پس از آنها، فرزندان آزادگان با 6/47 و فرزندان جانبازان با میانگین1/43 در رديفهاي بعدي قرار دارند؛ یعنی، بیشترین میانگین نمرات سلامت و بهداشت روانی متوجه فرزندان جانبازان میباشد و کمترین نمرات سلامت روانی مربوط به دانشآموزان شاهد است.
جدول شمارهي 3: دادههای مربوط به مقیاسهای سلامت روانی در فرزندان شاهد و ایثارگران
مقیاس |
دانشآموز |
تعداد |
میانگین |
درصد اختلال |
انحراف استاندارد |
خطای استاندارد |
A |
شاهد |
83 |
9/12 |
3/52 |
4 |
4/0 |
جانبازان |
213 |
9/10 |
2/39 |
7/4 |
3/0 | |
آزادگان |
241 |
7/11 |
6/45 |
6/4 |
3/0 | |
کل |
537 |
3/12 |
2/44 |
6/4 |
2/0 | |
B |
شاهد |
83 |
3/10 |
5/53 |
1/5 |
6 |
جانبازان |
213 |
6/11 |
8/36 |
6/5 |
0/38 | |
آزادگان |
241 |
2/11 |
5/46 |
4/5 |
34 | |
کل |
537 |
14 |
8/43 |
5/5 |
23/0 | |
C |
شاهد |
83 |
3/13 |
8/62 |
2/4 |
45/0 |
جانبازان |
213 |
14 |
58 |
9/4 |
3/0 | |
آزادگان |
241 |
7/13 |
66 |
7/4 |
3/0 | |
کل |
537 |
9/10 |
3/62 |
7/4 |
2/0 | |
D
|
شاهد |
83 |
5/8 |
2/44 |
6 |
67/0 |
جانبازان |
213 |
9/9 |
4/27 |
6 |
4/0 | |
آزادگان |
241 |
5/9 |
5/36 |
9/5 |
4/0 | |
کل |
537 |
3/50 |
5/36 |
6 |
3/0 | |
کل GHQ |
شاهد |
83 |
1/43 |
43 |
15 |
6/1 |
جانبازان |
213 |
5/47 |
5/24 |
2/16 |
1 | |
آزادگان |
241 |
2/46 |
2/33 |
16 |
1 | |
کل |
537 |
6/45 |
4/31 |
16 |
7/0 |
دانشآموزان شاهد، در مقیاسهای A(علایم و شکایات جسمانی)، B(اضطراب)، C(اختلال کنش اجتماعی)، D(افسردگی)، بالاترین نمرات را کسب کردهاند؛ یعنی، از نظر سلامت روانی در مقیاسهای یاد شده، نسبت به دانشآموزان ساير گروهها(جانبازان و آزادگان) وضعیت نامطلوبتری دارند و فرزندان جانبازان، مطلوبترین و سالمترین وضعیت را در بین دانشآموزان شاهد دارند. ازطرف دیگر، بررسی نقاط برش مقیاسهای یادشده نشان میدهد که در مقیاس A(شکایات جسمانی) 3/52درصد از دانشآموزان شاهد و 2/39درصد از فرزندان جانبازان و 6/45درصد از فرزندان آزادگان دارای مشکل میباشند. درمقیاس B(اضطراب) نیز، 5/53درصد از دانشآموزان شاهد، 8/36درصد از فرزندان جانبازان و 5/46درصد از فرزندان آزادگان، دارای اختلال میباشند. در مقیاس C(اختلال کنش اجتماعی) نیز 8/62درصد از دانشآموزان شاهد، 58درصد از دانشآموزان فرزندان جانبازان و 66درصد از فرزندان آزادگان دچار اختلال میباشند. در مقیاس D(افسردگی) نیز 2/44درصد از فرزندان شاهد، 4/27درصد از فرزندان جانبازان و 5/36درصد از فرزندان آزادگان دچار اختلال میباشند.
فرضيههاي پژوهش
فرضیهي اول: بهداشت روانی فرزندان ایثارگران در خانوادههای گسترده و هستهای با هم تفاوت دارد.
از دادههای جدول شمارهي 4، چنين برمیآید كه تفاوت چندانی در میانگین نمرهي سلامت روانی دو نوع خانواده وجود ندارد. با توجه به tي محاسبهشده و احتمال وقوع آن که کوچکتر از سطح آلفاي انتخابی تحقیق(05/0) است، نتیجه میگیریم که شواهد کافی برای رد فرض صفر در این تحقیق وجود ندارد و این فرضیه مورد تأيید قرار نمیگیرد.
جدول شمارهي 4: بهداشت روانی فرزندان شاهد و ایثارگران
نوع خانواده |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
خطای استاندارد |
آزمون |
هستهای |
470 |
29/46 |
16 |
74/0 |
0.021= t 0.98 = s |
گسترده |
65 |
24/46 |
15 |
8/1 |
فرضیهي دوم: بهداشت روانی فرزندان ایثارگرانِ دارای شیوههای مدیریتی مختلف خانواده، با هم تفاوت دارد.
با توجه به F محاسبهشده و سطح معناداری آن، نتیجه میگیریم که شواهد کافی برای رد فرض صفر در این پژوهش وجود ندارد.
جدول شمارهي 5: دادههای توصیفی مربوط به مشارکت در تصمیمگیری
گروهها |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
آزمون |
مشارکت کامل |
10 |
8/38 |
2/28 |
11/0 = F 88/0 = s |
نیمهمشارکتی |
342 |
4/45 |
8/15 | |
عدم مشارکت |
187 |
8/47 |
2/16 | |
کل |
539 |
1/46 |
2/16 |
فرضیهي سوم: بهداشت روانی فرزندان ایثارگرانِ دارای سطوح درآمدی گوناگون، با هم تفاوت دارد.
دادههای ارايهشده در جدول شمارهي 6 بیانگر آن است که بیشترین نمرهي آزمون GHQ، مربوط به دانشآموزانی است که سطح درآمد ماهانهي خانوادهي آنها، بین 150 تا 350هزار تومان است و کمترین میانگین نمرات GHQ، مربوط به آزمودنیهایی است که درآمد خانوادهي آنان بیش از 350هزار تومان در ماه است؛ یعنی، درآمد بالای خانواده با بهداشت و سلامت اعضای خانواده رابطه دارد. برای آزمودن فرضیه نیز از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است كه با توجه به محاسبهي صورتگرفته و سطح معناداری بهدستآمده، نتیجه میگیریم که شواهد کافی برای رد فرض صفر در این تحقیق وجود ندارد.
جدول شمارهي 6: دادههای مربوط به سلامت و بهداشت روانی فرزندان ایثارگران با سطوح درآمدی مختلف
سطوح درآمدی(درماه) |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
آزمون |
کمتر از 150 هزارتومان |
47 |
45.3 |
16.7 |
1.59=F 0.19=s |
بین 150تا250 هزارتومان |
247 |
47 |
15 | |
بین 250تا350 هزارتومان |
127 |
47 |
15.7 | |
بیش از350هزارتومان |
78 |
42.8 |
17.9 | |
کل |
499 |
46.2 |
15.9 |
فرضیهي چهارم: بهداشت روانی فرزندان ایثارگران در خانوادههای با سطوح تحصیلات گوناگون، با هم تفاوت دارد.
بالاترين ميزان ميانگين نمرهي GHQ فرزندان ایثارگران، مربوط به آزمودنیهایی است که سرپرست آنها بیسواد هستند و کمترین میانگین نمرهي GHQ هم مربوط به آزمودنیهایی است که سرپرست آنها دیپلم يا بالاتر هستند. برای آزمودن این فرضیه نیز، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. با توجه به f محاسبهشده و سطح معناداری آن، نتیجه میگیریم که شواهد کافی در این پژوهش برای رد فرضيه وجود ندارد.
جدول شمارهي 7: دادههای مربوط به سلامت و بهداشت روانی
و سطوح درآمدی خانوادهي ایثارگران
سطح سواد سرپرست |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
آزمون |
بیسواد |
45 |
5/48 |
5/15 |
54/0 = f 58/0 = s |
خواندن و نوشتن |
217 |
3/46 |
1/16 | |
دیپلم يا بالاتر |
262 |
8/45 |
3/16 | |
کل |
524 |
2/46 |
1/16 |
فرضیهي پنجم: بهداشت روانی فرزندان ایثارگران در خانوادههای با سطوح متفاوت خشونت، با هم تفاوت دارد.
دادههای زير بیانگر آن است که سلامت روانی با خشونت در منزل همبستگی معکوس به میزان 40/0- دارد؛ یعنی، هرقدر از میزان خشونت در منزل کاسته شود، به نمرهي سلامت و بهداشت روانی افراد اضافه میشود.
جدول شمارهي 8: میزان همبستگی نمرات سلامت روانی با نمرات خشونت در منزل
میزان خشونت |
بهداشت روانی |
متغیرها |
*40/- |
1 |
بهداشت روانی |
1 |
*40/- |
میزان خشونت |
فرضیهي ششم: بهداشت روانی فرزندان ایثارگران در خانوادههای داراي والدين يا فاقد يكي از والدين، با هم تفاوت دارد.
از دادههای جدول شمارهي9، چنين برمیآید كه میانگین نمرهي آزمون GHQ دانشآموزانی که با والدين خود زندگی میکنند، حدود 3 واحد بیشتر از دانشآموزانی است که فقط با یکی از والدین زندگی میکنند. برای آزمودن این فرضیه نیز، از آزمون tي گروههای مستقل استفاده شده است كه بهمعناي عدم تأييد است.
جدول شمارهي 9: میزان سلامت روانی فرزندان ایثارگران دارای والدين
گروهها |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
آزمون |
فاقد یکی از والدین |
11 |
43 |
4/13 |
6/0 = t S = 54/0 |
دارای والدين |
430 |
9/45 |
8/15 |
فرضیهي هفتم: بهداشت روانی ایثارگران دارای سرپرست معلول يا سالم، با هم تفاوت دارد.
همانطور كه در دادههای جدول شمارهي 10 ملاحظه میشود، دانشآموزانی که سرپرست قطع نخاع دارند، از نظرمیانگین آزمونGHQ، در پایینترین وضعیت هستند و بقیهي گروهها، در حالت متعادلی قرار دارند؛ یعنی، میتوان نتیجه گرفت که میزان بهداشت و سلامت روانی دانشآموزان با پدران قطع نخاع، حدود 2واحد کمتر از میانگین کل است و پایین بودن نمرهي GHO، بیانگر سلامت روانی بیشتر میباشد. با توجه به F محاسبهشده و سطح معناداری آن، نتیجه میگیریم که دلایل کافی برای رد فرض صفر در این تحقیق وجود ندارد.
جدول شمارهي 10: دادههای جدول مربوط به آزمون GHQ فرزندان ایثارگران
با توجه به میزان معلولیت سرپرست
گروهها |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
آزمون |
قطع نخاع |
8 |
5/43 |
8/15 |
055/0=F 98/0=s |
قطع دست و پا |
51 |
45 |
7/14 | |
نقص در سایر نقاط بدن |
252 |
5/45 |
9/14 | |
سالم |
143 |
7/45 |
9/18 | |
کل |
454 |
7/45 |
2/16 |
فرضیهي هشتم: محل تحصيل فرزندان ايثارگران (مدارس متمركز يا پراكنده) بر بهداشت روانی آنان تأثير دارد.
دادههای جدول شمارهي11، بیانگر آن است که میانگین نمرهي آزمون GHQ، روانی فرزندان ایثارگران در مدارس متمرکز شاهد، حدود 5/1واحد کمتر از دانشآموزانی است که در مدارس پراکنده به تحصیل اشتغال دارند و نمرهي کمتر در این آزمون، مبین سلامت بیشتر روانی میباشد. با توجه به tي محاسبهشده و سطح معناداری آن، نتیجه میگیریم که شواهد کافی برای رد فرض صفر در این پژوهش وجود ندارد.
جدول شمارهي 11: دادههای مربوط به سلامت روانی فرزندان ایثارگران
نوع مدرسه |
تعداد |
میانگین GHQ |
انحراف استاندارد |
آزمون |
متمرکز شاهد |
146 |
3/45 |
17 |
t= 95/0 s= 34/0 |
پراکنده |
330 |
8/46 |
15 |
فرضیهي نهم: نوع مشاركت فرزندان ايثارگران(مشاركت فعال يا غيرفعال) بر بهداشت روانی آنان تأثير دارد.
دادههای ارايهشده در جدول شمارهي12، نشان میدهد که میزان سلامت روانی فرزنداني که در امور اجتماعی مشارکت فعال دارند، در مقايسه با غيرفعالها تفاوت چنداني ندارد. همچنين، با توجه به tي محاسبهشده و سطح معناداري بهدستآمده، شواهد کافی برای رد فرض صفر در این تحقیق وجود ندارد.
جدول شماره 12: دادههای مربوط به میزان سلامت روانی
براساس مشارکت در مسایل اجتماعی
نوع مشارکت |
تعداد |
میانگین GHQ |
انحراف استاندارد |
آزمون |
مشارکت غیرفعال |
282 |
4/46 |
3/16 |
t = 47/0 s = 64/0 |
مشارکت فعال |
157 |
6/45 |
9/15 |
فرضیهي دهم: سنين متفاوت فرزندان شاهد در زمان شهادت پدرانشان، بر بهداشت روانی آنان مؤثر است.
در این تحقیق، فرزندان شاهد به دو گروه تقسیم شدهاند: گروه اول فرزندانيكه قبل از رسيدن به 4سالگي پدرشان به شهادت رسيده است و گروه دوم فرزندانی که پدرشان پس از رسيدن آنها به 4سالگی، شهيد شده است. با توجه به نتايج بهدستآمده در جدول شمارهي13، ملاحظه میشود که میانگین نمرات آزمون GHQ در فرزنداني كه پدرشان قبل از 4سالگی آنها به شهادت رسیده است، حداقل 10واحد بیشتر است از فرزنداني که پدرشان بعد از 4سالگی آنان به شهادت نایل شدهاست.
با توجه به عدد بهدستآمده از محاسبهي t و سطح معناداري محاسبهشده، تأثير تفاوت سنين مختلف فرزندان شاهد در زمان شهادت پدرانشان بر بهداشت روانی آنان مورد تأئید قرار گرفت و مشخص شد که هر چه سن فرزندان در زمان شهادت پدر کمتر بوده، میزان بهداشت و سلامت روانی آنان پایینتر است.
جدول شمارهي 13: نمرات سلامت روانی دانشآموزان شاهد براساس سن آنان
سن فرزند در زمان شهادت پدر |
تعداد |
میانگین GHQ |
انحراف استاندارد |
آزمون |
كمتر از 4سال |
39 |
6/50 |
5/13 |
t = 05/2 S = 04/0 |
بيشتر از 4سال |
13 |
3/40 |
9/20 |
فرضیهي يازدهم: بهداشت روانی آندسته از فرزندان شاهد که مادرشان دوباره ازدواج کردهاست با گروه ديگري از فرزندان شاهد كه مادرشان بار ديگر ازدواج نکردهاست، تفاوت دارد.
اطلاعات موجود در جدول شمارهي14، نشان ميدهد كه بین سلامت روانی آندسته از فرزندان شاهد که مادرشان ازدواج مجدد کردهاست با گروه ديگري كه مادرشان ازدواج مجدد نداشته است تفاوت چندانی وجود ندارد و تنها 5/0واحد میانگین نمرات آزمون GHQ در گروهی که مادرشان ازدواج مجدد نکردهاست بیشتر از گروه دیگر است. برای آزمون تفاوت بین میانگین دو گروه، از آزمون tي گروههای مستقل استفاده شده که با توجه به نتایج آزمون t، نتیجه میگیریم که شواهد کافی برای رد فرض صفر در این تحقیق وجود ندارد.
جدول شمارهي 14: دادههای مربوط به سلامت روانی فرزندان شاهد
ازدواج مجدد مادر |
تعداد |
میانگین GHQ |
انحراف استاندارد |
آزمون |
خیر |
47 |
7/48 |
9/14 |
t = 0/11 s = 0/9 |
بله |
20 |
2/48 |
2/15 |
فرضیهي دوازدهم: بین بهداشت روانی فرزندان جانبازان 50 تا 69درصد جانبازی با بهداشت روانی فرزندان جانبازان 70درصد بهبالا، تفاوت وجود دارد.
دادههای توصیفی ارايهشده، نشان میدهد که میانگین نمرات آزمون GHQ در فرزندان جانبازان 50-69درصد 5/1واحد بالاتر از فرزندان جانبازان 70درصد به بالا ميباشد. بنابراين، شواهد کافی برای رد فرض صفر در این تحقیق وجود ندارد.
جدول شمارهي 15: میانگین نمرات آزمون GHQ دو گروه از فرزندان جانبازان برحسب ميزان جانبازي پدر
ميزان جانبازي پدر |
تعداد |
میانگین GHQ |
انحراف استاندارد |
آزمون |
50-69درصد |
146 |
5/43 |
6/15 |
t = 43/0 S = 66/0 |
بيش از 70درصد |
39 |
42 |
3/19 |
فرضیهي سيزدهم: میزان سلامت روانی فرزندان شاهد، جانبازان و آزادگان با هم تفاوت دارد.
مقادير مندرج در جدول شمارهي16 بیانگر آن است که میانگین نمرات آزمون GHQ فرزندان شهدا بالاتر از بقیهي گروههاست و کمترین میزان میانگین نمرات GHQ، به فرزندان جانبازان تعلق دارد.
جدول شمارهي 16: میانگین نمرات آزمون GHQ در بين گروههای
مختلف فرزندان ایثارگران
گروهها |
تعداد |
میانگین GHQ |
انحراف استاندارد |
آزمون |
فرزندان شهدا |
83 |
3/50 |
15 |
F = 6/7 S = 001/0 |
فرزندان جانبازان |
213 |
1/43 |
2/16 | |
فرزندان آزادگان |
241 |
2/47 |
16 | |
کل |
537 |
2/46 |
2/16 |
با توجه به مقدار محاسبهشدهي F و احتمال وقوع آن- که کمتر از 05/0= a میباشد- فرض صفر رد میشود و این فرضیه که میزان سلامت روانی فرزندان ایثارگران با هم تفاوت دارد، مورد تأيید قرارمیگیرد. برای بررسی تفاوت بین گروهها، از آزمون تعقیبی LSD استفاده شده و نتایج آن در جدول شمارهي17 ارايهشده است.
جدول شمارهي 17: نتایج آزمون LSD براي مقايسهي گروههای مختلف فرزندان ایثارگران
سطح معناداری |
خطای استاندارد |
اختلاف میانگین )J– I( |
نوع ایثارگر(J) نوع ایثارگر(I) |
001/0 17/0 |
2 2 |
*7/2 7/2 |
جانبازان شهدا آزادگان |
003/0 |
5/1 |
*4/4- |
آزادگان و جانبازان |
1. اچ.اس. پولا.(1375)؛ ارزشیابی طرحها و برنامههای آموزشی برای توسعه، ترجمهي خدایار ابیلی، تهران: بينا.
2. اصغرنژاد، فرید (1377)؛ بررسی و تعیین میزان اثربخشی آموزشهای بهداشت روانی در مدارس راهنمایی شهر تهران، پایاننامهي چاپ نشدهي دکتری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
3. آلن، راس(1375)؛ اختلالات روانی کودکان، ترجمهي امیرهوشنگ مهریار، تهران: انتشارات رشد.
4. اصغریپور، حمید(1383)؛ مشاوره با دانشآموزان در مدارس، تهران: ضریح آفتاب.
5. احمدی، عبدالجواد(1379)؛ بررسی میزان و علل اختلالات رفتاری دانشآموزان دورهي راهنمایی استان قزوین، بيجا: بينا.
6. بهداد، زهره(1377)؛ تربیت بهداشتی و بهداشت فرزندان در دورهي بهداشت فرزندان در دورهي ابتدایی در خانواده و فرزندان، بيجا: بينا.
7. بهرامی، معشوف(1373)؛ رابطهي بین میزان عبادت و سلامت روان در دانشجویان، تبريز: دانشگاه تربیت معلم.
8. بایبوردی، علیرضا(1378)؛ رابطهي بین منبع کنترل و سلامت روانی در دانشجویان، تبريز: دانشگاه تربیت معلم.
9. بیابانگرد، اسماعیل(1374)؛ روانشناسی تربیتی، تهران: نشر ویرایش.
10. پالاهنگ، حسن(1374)؛ همهگیرشناسی اختلالات روانی در شهر کاشان، تهران: دانشگاه علوم پزشکی.
1/10- پروین، لارنس اِی.(1374)؛ روانشناسی شخصیت، ترجمهي محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، تهران: انتشارات رسا.
11. تودور، کیت(1382)؛ ارتقای سلامت روان، ترجمهي گروه ترجمه، تهران: سازمان بهزیستی کشور.
تحقیقات آموزش و پرورش استان اردبیل.
TP[1]PT. World Health Orgization(WHO)
TP[3]PT. Family of Origin Scale(FOS)
TP[4]PT. Empathy