سه‌شنبه, ۰۴ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۹
پدر شهید «علی بایگانی » نقل می‌کند: «یک روز گفتم: پسرم! چرا تو خیابون این‌قدر سرت رو پایین می‌گیری، اگه کسی از روبرو بیاد و آشنا باشه متوجه‌اش نمی‌شی. گفت: پدرجان! ممکنه یک نامحرم از روبرو بیاد، اون وقت چشمم به او می‌خوره.»

نمی‌خوام چشمم به نامحرم بیفته

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید علی بایگانی بیست و ششم اسفند ۱۳۴۲ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش قنبرعلی، آهنگری و جوشکاری می‌کرد و مادرش صدیقه نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. ریخته‌گر بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نهم بهمن ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای بهشت‌زهرای شهرستان تهران قرار دارد.

 

این خاطرات به نقل از پدر شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

مادر! حلالم کن

شب قبل از شهادتش، مادرش او را خواب دید. هراسان مرا بیدار کرد و گفت: «پاشو! علی اومده، برو بخاری اتاق بالا رو روشن کن، پسرم سرما می‌خوره.»

گفتم: «علی کجا بود؟»

گفت: «الان اومد من رو بوسید و گفت: «مادر! حلالم کن.»

گفتم: «تو خواب دیدی.»

فردا صبح خبر شهادتش را به ما دادند.

بیشتر بخوانید: زندگی را بر یکدیگر شیرین کنید تا در روز قیامت خجل نباشید

نمی‌خوام چشمم به نامحرم بیفته

وقتی در خیابان راه می‌رفت، سرش پایین بود و چشمانش زمین را می‌کاوید. یک روز گفتم: «پسرم! چقدر سرت رو پایین می‌گیری، اگه کسی از روبرو بیاد و آشنا باشه متوجه‌اش نمی‌شی.»

گفت: «پدرجان! ممکنه یک نامحرم از روبرو بیاد، اون وقت چشمم به او می‌خوره.»

وقتی او را آوردند ...

هم‌رزمانش می‌گویند: «علی با چند نفر از دوستانش در سنگر نشسته بودن که خمپاره به سنگرشون می‌خوره. چند نفر شهید می‌شن که یکی از اون‌ها علی بود.»

وقتی او را آوردند، سر در بدن نداشت و دو دستش هم سوخته بود.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده