شهید مدافع حرم «محمد طحان» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «همسرم! از تو خواهشی دارم و آن اینکه پسرمان امیر را ولایی تربیت کنید و او را سرباز خوبی برای رهبرمان آماده نمایید تا در صحنه‌های مورد نیاز بتواند با بصیرت عمل کند.»

d

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید مدافع حرم محمد طحان چوبمسجدی بیست‌ و نهم دی ۱۳۶۱ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش عبدالرحمن و مادرش مرصع نام دارد. لیسانس جنگ نرم داشت. پاسدار بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. پانزدهم آبان ۱۳۹۴ به عنوان مدافع حرم در روستای سابقیه حلب در حال دیده‌بانی از ناحیه سر و گردن هدف گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش به خاک سپردند.

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

پسرمان امیر را ولایی تربیت کن

با سلام خدمت همسر عزیزم! امیدوارم وقتی نامه مرا می‌خوانی گریه نکنی و همانند خانم حضرت زینب (س) صبر و استقامت پیشه کنید! وقتی که از شما خداحافظی می‌کردم، روحیه و صبوری شما مرا در امر مأموریت مصمم و استوارتر کرده و خیالم جمع شد. از تو خواهشی دارم و آن اینکه پسرمان امیر را ولایی تربیت کنید و او را سرباز خوبی برای رهبرمان آماده نمایید تا در صحنه‌های مورد نیاز بتواند با بصیرت عمل کند.

همانند کوه استوار باشید

درود بر پدر و مادر عزیزم که شما باعث شدید من در این عرصه پا بگذارم. از شما خواهش می‌‎کنم در غم فراق من گریه نکنید و همانند کوه استوار باشید. از همسر و فرزندم خوب محافظت کنید؛ بعد از خدا آن‌ها را به شما می‌سپارم. از شما تقاضا دارم حلالم کنید؛ زیرا آن‌چنان فرزندی که باید برای شما می‌بودم نبودم.

خواهرم! مانند حضرت زینب (س) صبر پیشه کن

درود و سلام خدمت داماد و خواهر عزیزم، ان‌شاءالله شما هم مرا حلال کنید. آقا سعید! شما بعد از مرگ برادرم، همانند برادر بزرگتر به من مشاوره و راهنمایی می‌دادید و من کمبود برادرم را کمتر احساس می‌کردم. خواهرم! بعد از مرگم از تو خواهش دارم گریه نکن. مانند حضرت زینب (س) صبر پیشه کن. حواست به پدر و مادرمان باشد؛ زیرا هر چه داریم از دعای خیر پدر و مادرمان است.

توانم همین بود حلالم کن!

اما همسر عزیزم! از تو خواهش دیگری نیز دارم، من در این مدت عمر نگذاشتم تا آنجا که می‌شود نماز قضایی بر گردنم باشد، یا روزه نگرفته داشته باشم، ولی بی‌‎زحمت در صورت توان یک سال نماز قضا و یک ماه روزه برایم بگیرید.

در آخر خواندن زیارت عاشورا را زیاد به شما توصیه می‌کنم و نیز به فرزندمان و شرکت در نماز جماعت. ان‌‎شاءالله مرا می‌بخشی؛ زیرا خیلی تو را زحمت دادم، ولی تا آنجا که توان داشتم قصد خدمت به شما و فرزندم را داشتم. توانم همین بود حلالم کن!

در آخر باید بگویم خیلی دوستت دارم. حواست به پدر و مادر خودم و خودت باشد؛ زیرا دعای خیر آن‌ها عاقبت بخیری دنیا و آخرت را به همراه دارد. از طرف من پسرم امیر را ببوس و بگو ببخشید بابا نتوانست به قولش عمل کند و تو را به استخر ببرد!

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده