قسمت نخست خاطرات شهید مدافع حرم «محمد طحان»
سه‌شنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۶
مادر شهید مدافع حرم «محمد طحان» نقل می‌کند: «خیلی دوست داشتم بروم اعتکاف، اما چون ناراحتی قلبی دارم نمی‌توانستم. محمد می‌گفت: توی ثواب اعتکاف خودت را شریک کن؛ برای هزینه اعتکاف کمک کن! برای جهیزیه عروس به خیریه پول بده! همه این کار‌ها ثواب داره.»

ی

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید مدافع حرم محمد طحان چوبمسجدی بیست و نهم دی ۱۳۶۱ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش عبدالرحمن و مادرش مرصع نام دارد. لیسانس جنگ نرم داشت. پاسدار بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. پانزدهم آبان ۱۳۹۴ به عنوان مدافع حرم در روستای سابقیه، منطقه جنوب حلب در حال دیده‌بانی از ناحیه سر و گردن هدف گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش به خاک سپردند.

عصای پیری‎

خانمم بعد از فوت پسر بزرگم امیر، ناراحتی قلبی پیدا کرد. محمد او را می‌برد تهران دکتر. شش روزی که بستری بود، محمد روز‌ها پیشش می‌‎ماند و شب‌ها توی سرما می‎‌رفت کنار خیابان بیمارستان، توی چادر می‌خوابید. من و خانمم می‌‎گفتیم: «حالا که امیر از دستمان رفت، محمد است که عصای پیری‎مان باشد.»

(به نقل از پدر شهید)

مثل یک معلم به من درس می‌داد

خیلی دوست داشتم بروم اعتکاف، اما چون ناراحتی قلبی دارم نمی‌توانستم. می‌گفتم: «محمد جان! چکار کنم مادر؟»
محمد می‌گفت: «توی ثواب اعتکاف خودت را شریک کن؛ برای هزینه اعتکاف کمک کن! برای جهیزیه عروس به خیریه پول بده! همه این کار‌ها ثواب داره.»

همان کاری را انجام می‌دادم که محمد می‌گفت. مثل یک معلم به من درس می‌داد. الان هم که به شهادت رسید به حرفش عمل می‌‎کنم.

(به نقل از مادر شهید)

وضو با آب سرد ثوابش بیشتره!

دائم‌الوضو بود. زمستان‌ها با آب سرد وضو ممی‌گرفت. می‌گفتم: «محمد! من لرزم گرفت! آب گرم هست تو چرا با آب سرد وضو می‌‎گیری؟» می‌گفت: «وضو با آب سرد ثوابش بیشتره.»

(به نقل از مادر شهید)

هزینه‌ها را پرداخت کرد!

پشت فرمان، سرباز نشسته بود. ماشین در حالت حرکت افتاد توی جوی آب و لاستیکش ترکید. گزارش به ما رسید. محمد گفت: «من می‌‎رم پیگیری می‌کنم.» خودش رفت با دوربین فیلم گرفت، آورد به من نشان داد و گفت: «خودرو این‌قدر آسیب دیده، خسارت لاستیک رو چه کنیم؟»

گفتم: «خودرو بره کمیسیون خسارت، سرباز مقصره و باید خسارت بده.» محمد مسئولیت این کار را به عهده گرفت و من دیگر یادم رفت. ماشین درست شده بود. بعد از شهادت محمد، یکی از دوستان که در تعمیرگاه بود، گفت: «می‌دونی خسارت خودرو را کی داده بود؟»

گفتم: «آره، همون سربازی که به خودرو آسیب رساند.»

گفت: «نه، محمد می‌دانست آن سرباز وضعیت مالی خوبی نداره، خودش همه هزینه‌ها را پرداخت کرد و ماشین را درست کرد.»
(به نقل از همکار شهید، مطهری نژاد)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده