شهید «محمد صدیق جنگی‌زهی»
شهید «محمد صدیق جنگی‌زهی» از شهدای اهل تسنن جنگ تحمیلی که در هور العظیم بر اثر اصابت ترکش به درجه شهادت نائل آمد، در حین اعزام به جبهه این‌گونه شهادت را وصف می‌کند: «شهادت آرزوی من است، خداوند لیاقت شهادت را به هر کسی نمی‌دهد. اگر خدا بخواهد و از ما راضی باشد، از بندگان نیک و فائزون باشیم.»

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، پدرش "واحدبخش" نام داشت اول شهریور 1348 در سراوان دیده جهان گشود، تحصیلاتش را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد، سپس توسط جهاد سازندگی به جبهه اعزام شد، سرانجام 22 آذر 1365 در هورالعظیم مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به درجه شهادت نائل آمد.

خاطره‌ای از زبان هم‌رزم شهید «محمد صدیق جنگی‎زهی»

درست در بحبوحه جنگ تحمیلی بود که ما به جبهه اعزام شدیم. در مسیر راه «محمد صدیق جنگی‎زهی»گفت: شهادت آرزوی من است، خداوند لیاقت شهادت را به هر کسی نمی‌دهد. اگر خدا بخواهد و از ما راضی باشد، از بندگان نیک و فائزون باشیم.

الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ

به اهواز که رسیدیم سپیده زده بود، عده‌ای از برادران در حال بازگشت از خط مقدم بودند، با آن‌ها مشغول گفت‌وگو و جویای احوال منطقه شدیم و دوباره به راه خود ادامه دادیم. شب بود که به منطقه رسیدیم، هواپیماهای متجاوزین در حال بمباران و پدافندها مراتب در حال شلیک بودند. آسمان مثل روز روشن شده بود، صدای گلوله و موشک از همه طرف به گوش می‌رسید. بعد از گذشت مدتی متوجه ایثار و از خود گذشتگی رزمندگان شدیم، که چگونه با تمام وجود، بی‌باک به دل خطر زده و از مهین اسلامی دفاع می‌کنند. در هورالعظیم به رزمندگان پیوستیم و در صحنه نبرد همراه و هم‌قدم آن‌ها شدیم. جز ایثار و از خود گذشتگی چیزی به چشم نمی‌خورد.

«محمد صدیق» در حال نبرد بود لحظه‌ای آرام نداشت از کوچک‌ترین فرصت برای کمک‌رسانی استفاده می‌کرد. هیچ وقت نمازش را ترک نکرد، همیشه می‌‎گفت: تا آخرین قطره خون خود از این ملت و مملکت دفاع خواهم کرد، شهادت بهترین پاداش برای مجاهدت است، خدایا ما را از مجاهدین اسلام قرار بده!

شهادت...

در منطقه مشغول گفت‌وگو و قدم زدن بودیم، ناگهان صدای خمپاره به گوشمان رسید، و در چند قدمی ما داخل جوی آب سقوط کرد، «محمد صدیق» از جای خود برخواست و با فریاد زدن از نیرو‌ها خواست تا از خودروها پیاده و پناه بگیرند، درست در همین لحظه خمپاره‌ای دیگر در کنار شهید به زمین خورد  و «محمد صدیق جنگی‎زهی» مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت، به سرعت بالای سرش رفتم و در آخرین لحظات زندگی همراهش بودم، شهید در این لحظات گفت: به آرزویم رسیدم و به دیدار معبود می‌روم.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده