به گزارش
نوید شاهد کردستان شهید معظم
اسماعیل محمدی فرزند محمد و گُلی در
تاریخ ششم مهرماه سال یکهزار و دویست و نود و هفت در میان خانواده ای، دیندار و
متعهد به دین مبین اسلام ودر روستای سوتو از توابع شهرستان بانه چشم به جهان هستی
گشود. بدلیل فقر و نبود امکانات تحصیل، قادر به درس خواندن نشد و از همان کودکی به
کشاورزی و دامداری در کنار خانواده پرداخت.
خصوصیات اخلاقی
در سن جوانی تشکیل زندگی مشترک داد که
حاصل آن نه فرزند (پنج پسر و چهار دختر) است. اسماعیل دارای اخلاق نیکو و در هرحال
یار و کمک حال مردم بود. انجام فرائض و واجبات دینی را هیچگاه ترک نکرد و فرزندانش
را نیز به همین مسیر هدایت نمود.
چگونگی شهادت
سرانجام در تاریخ 16 شهریورماه 1366 هنگام جمع آوری هیزم
در اطراف روستای دول ارزن بانه بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به سختی مجروح شده
و پس از پنجاه روز بستری شدن در بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز، براثر شدت
جراحات به مقام والای شهادت نایل و پیکر مطهرش در روستای سوتو بانه به خاک سپرده
شد.
خواب مادرم تعبیرش" شهادت" پدرم بود
آن روز پدرم از خواب برخاسته و
پس از صرف صبحانه قصد کرده بود سر زمین کشاورزی برود. شب قبل باران باریده و طبیعت
هم خیلی زیبا شده بود. مادرم اصرار می کرد که پدر نرود و در خانه بماند چون مریض
می شود و هوا سرد است. دست آخر پدرم پرسید: چرا اینقدر اصرار به نرفتن من داری؟
مادر گفت: دیشب خواب دیدم خانه مان آتش گرفته و ما در حال سوختن هستیم اما تو
نیستی و هرچه صدایت می زدیم جواب نمیدادی! پدر خندید و گفت: خودت که داری می گویی.
شما در حال سوختن بوده اید و من آنجا نبوده ام. پس شما باید مراقب خودتان باشید.
چیزی نمی شود. به خدا توکل می کنیم. و بیرون رفت. یکی دو ساعت بعد پدرم بشدت
مجروح شده و بعد از پنجاه روز بستری در تبریز شهید شد.
از خاطرات محمد محمدی- فرزند شهید