آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۵۷۰۶۸
۱۵:۰۳

۱۳۹۸/۰۳/۲۲
در سالروز شهادت منتشر می‌شود؛

نگاهی به کلام مدبرانه شهید ترور؛ محمدرضا محمدرحیمی

انقلاب را يارى كنيد و لحظه‌اى را به بطالت و راحتى نگذرانيد، در اموردخالت كنيد، در صحنه حاضر باشيد و تا فتح قدس اولين قبله مسلمين و قطب عزت كنونى مسلمانان كه در چنگ اسرائيل غاصب است از پاى ننشينيد.
نویسنده :
اباذری


نگاهی به کلام طیبه شهید ترور؛ محمدرضا محمدرحیمی

نوید شاهد البرز؛ شهید «محمدرضا محمدرحیمی» که نام پدرش نصرالله است که در بیست و ششم شهریور ماه 1338، در تهران چشم به جهان گشود. او دانشجوی پزشکی و رزمنده دوران دفاع مقدس و فعال بسیجی بود که در یک حمله تروریستی در بیست و سوم خرداد ماه 1361، در تهران به شهادت رسید. تربتش در بهشت زهرا تهران نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است. 

متن کامل وصيت‌نامه محمدرضا محمد رحيمى را در ادامه می خوانید:

بسم الله الرحمن الرحيم

پس از گواهى به وحدانيت خداوند هستى بخش عالميان كه محبت‌هاى قلب و روحمان براى او است و تمام هم و غممان به‌خاطر وجه او و نهايت آرزوى ما رضايت او و رضوان او.

و پس از گواهى به رسالت حضرت ختمى مرتبت طبيب قلوب مؤمنين حضرت محمدبن‌عبدالله (ص) كه اميدوارم حرام او حرام لحظه به لحظه زندگى‌ام و حلالش روشنى بخش آنات خوشي‌ها و ناخوشي‌هاى حياتم باشد و پس از گواهى به حقانيت وقوع نزديك روز جزاء و بر پایى قيامت و حشر اموات و محاكمه الهى كه دعاى هميشه‌ام به خداوند در اين روز است كه اللهم عاملنا بعفوك وفضلك.

و پس از گواهى به ولايت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب (ع) و يازده فرزند پاك آن ‌حضرت كه همگى يكى پس از ديگرى به هدايت مؤمنين پرداختند و در راه اعتلاى شجره طيبه ولايت يا شهيد شدند و يا مسموم به‌جز دوازدهمين امام بحق ما حضرت مهدى (عج) ارواحنا لمقدمه الفداء كه درغيبت به‌سر مي‌برند و در آينده نزديكى «یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا»

سفارشات و مكنونات قلبى ام را عنوان مي‌دارم تا چنانچه بازماندگان در آن صلا و ثوابى يافتند به آن عمل نمايند. ان‌شاءالله. ...

همان‌گونه كه به عنوان اعتقاد دينى و اسلامى خود معتقد به ولايت فقيه عادل با تقواى آگاه به زمان و مدير و مدبر هستم. چنانچه پيامبر (ص) چنين فقهائى را « امناء الرسل » و « حصون الاسلام » خوانده‌اند، تك‌تك شما را به فرمانبردارى از امام عزيز، روح و جان امت، مولا و آقاى مسلمين و روح خدا، خمينى كبير صاحب ولايت فقيه در عصر حاضر سفارش مي‌نمايم، لحظه‌اى ولايت اسلامى را درحيات خويش به فراموشى نسپاريد كه درعصر غيبت ولى عصر (عج) ولايت و سرپرستى امت به‌دست تواناى رهبران تواناى اسلام شناسى چون امام خمينى است همان‌گونه كه حضرت مهدى (عج) خود فرموده‌اند (در توقيع مباركى به شيخ مفيد «ره» ) انهم حجتى عليكم و ان حجت الله و بجز راه ولايت فقيه رفتن مخالف داشتن آرزو و توقع حضور در زمان ظهور امام زمان (عج) و تنفس در حكومت حقه الهيه او است و مشتاقان مهدى (عج) ابتدا مي‌بايست امتحان خويش را در بر پائى حكومت اسلام به‌دست فقهاى شجاع و آگاه به زمان كه حجت امام غايب ما هستند ( و هر فقيهى حجت مهدى (عج) و آيت الله العظمى نيست ) باز پس دهند تا سيه روى شود، هركه در او غش باشد.

شما را سفارش مي‌كنم به تقوا و تزكيه نفس كه جانمايه انقلاب ما است و با خودسازى و پاك شدن درون و آرزوئى جز رضايت خدا نداشتن و تنها در مسيرى كه او دوست دارد گام برداشتن مي‌توان نگهبان واقعى اسلام عزيز و انقلاب اسلامى اين ثمره خون صد هزار شهيد و صدها هزار جانبازان انقلاب بود.

«اوصيكم بتقوى الله و خوفكم عن عقابه ». شما را به تقواى خدا سفارش مي‌كنم و ازمجازاتش مى‌ترسانم.

انقلاب را يارى كنيد و لحظه‌اى را به بطالت و راحتى نگذرانيد، در اموردخالت كنيد، در صحنه حاضر باشيد و تا فتح قدس اولين قبله مسلمين و قطب عزت كنونى مسلمانان كه در چنگ اسرائيل غاصب است از پاى ننشينيد و همه مي‌دانيم كه راه قدس از كربلا است و كربلائيان سياستمداران اسلامند و گوشه گيران و منزويان مورد لعن خدا، چنانچه در زيارت عاشورا آن‌گونه كه به‌خاطر دارم اين اصل سياست اسلامى هست كه : فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ. خلاصه اينكه در سياست حضور فعال داشته باشيد و سعى در گشايش گره‌ها و مشكلات راه انقلاب داشته باشيد و افسوس كه وجود من آنگونه كه مي‌بايست درخدمت به انقلاب مؤثر نبود و واى بر من كه چگونه در محضر خداوند حاضر خواهم شد و اينك بر شما است كه از روزگار پند بگيريد و با ياد هميشه شهيدان و جانبازان انقلاب لحظه‌اى مسئوليت خويش را فراموش ننمائيد و بر سستى و فتور من نيز طلب آمرزش كنيد.

دنيا جاى آسودگى و راحتى نيست جاى رنج و تلاش است و خوشى را مي‌بايست در رضوان و بهشت جاويدان خدا جست، هرگز در راه انقلاب فريب‌نابكاران و گمراهان را نخوريد كه دين و دنياى خود را به باد خواهيد داد، هميشه اين را به‌خاطر داشته باشيد كه سيلى‌خوردگان از اسلام و امام و ولايت فقيه كه در رأس آنها آمريكا و هم‌پيمانانش و سلطنت طلبان و ساواكي‌ها و غربزدگان و شرق زدگان و از چپ‌ترين چپ‌ها كه مولود صهيونيسم اند تا راست‌ها و خلاصه همه آنهائى كه انقلاب اسلامى درآمد حرام و نامشروع و اشرافيت‌هاى كاذب تجددمابانه‌شان را بر باد داده است، برسر يك چيز اتفاق دارند و آن نابودى اسلام و نابودى خط سازش ناپذير ولايت فقيه و انقلاب اسلامى است. اگر مخالفين « انقلاب و امام خمينى و شاگردان مكتب ولايت فقيه » چون منتظرى‌ها و بهشتى‌ها و مشكينى‌ها و باهنرها و رجائى‌ها و مدنى‌ها ومطهرى‌ها و رفسنجانى‌ها و قدوسى ها و. .... حتى از ميان نزديكترين خويشاوندان شما نيز بودند و نغمه هدايت الهى را كه دركلاس انقلاب اسلام نواخته شده است به‌جان نپذيرفتند و با اين همه معجزات خداوندى در اين انقلاب به راه اسلام مستقيم نشدند، بر شما است كه طرد شان كنيد و از آنها به خداى بزرگ پناه بريد حتى از اين هم بالاتر اگر آنان برادر، پدر و مادرتان باشند.

سفارش ديگرم به برادران مسجدى و حزب اللهى و ياوران و سربازان امام خمينى است كه ذره‌اى سازش و مسامحه در مسير انقلاب با دشمنان انقلاب و امام و گمراهان بهر شما زيبنده و سزاوار نيست‌، جاذبه و دافعه على گونه داشته باشيد و نترسيد از اينكه هدايت ناشدنى‌ها و منافقين در صورت دفع شدن و سازش و نرمش نديدن مي‌روند و آدم‌كشى و ترور و جنگ با اسلام پيشه مي‌كنند برخورد على (ع) را بنگريد با طلحه و زبير. ... به شما برادران سفارش مي‌كنم در قلبتان جز محبت تيپ حزب الله و ياران بهشتى ها و رجائى ها و باهنرها و مؤمنين به خط سازش ناپذير ولايت فقيه گرايش و دوستى ديگرى نباشد.

هميشه سعى بر اين داشته باشيد كه با علما و دانشمندان اسلام و مؤمنين به ولايت فقيه همنشين و هميار و همصدا باشيد و مبادا خداى ناكرده در نزديكيتان عدم پيوند و يگانگى باحزب الله........... و مؤانست و رفاقت با گمراهان و نا بخردانى كه شمّ سياسى ندارند حاكم شودكه:

يعرف المرء بجليسه : كه انسان با همنشينش شناخته مي‌شود.

چنانچه خود من نيز با آشنايان به اصطلاح مسلمانى كه ناصادقانه در سياست جامعه جبهه‌گيرى ميكردند و در ظاهر پيرو امام خمينى هم بودند، ترك رابطه نزديك نمودم. شما را نيز سفارش بر اين دارم كه عمر باارزش خويش را جز دركنار برادران حزب الله و فدائيان امام خمينى و روحانيت بيدار و آگاه صرف نكنيد و به‌قول امام خمينى؛ « سعى كنيد اسلامتان از روحانيت جدا نشود » و مظهر اين روحانيت امام و شاگردان اويند.

دقت داشته باشيد كه انتقادات و ايرادهاى به‌حق شما درمورد نهادهاى انقلابى و مسئولين انقلاب درحضور مردم نا اهل و حتى مسلمانان غير حزب‌اللهى با آب و تاب مطرح نشود كه مايه تبليغات شوم. آنان و تضعيف و تحقير اين عزيزان انقلاب خواهدبود زيرا «دعواى دو برادر را غريبه نبايد بشنود.»

از تمامى آنهایى كه از من كينه و ناراحتى به دل دارند، طلب عفو و بخشش مي‌كنم، ان‌شاءالله كه كينه‌ها و رنجش‌ها به‌خاطر مواضع اسلامى و دفاع سرسختانه فرد مورد خصم از اسلام و انقلاب نباشد، من نيز به نوبه خود ذره‌اى رنجش و كدورت خاطر نسبت به كسى در دل ندارم و تمامى آنهایی را كه به شخص من بدى و جفا رسانده اند و غيبت و تهمت روا داشته‌اند، بخشيده‌ام و از ابتدا نيز بنا بر اين داشته‌ام ولى آنهائى كه با دشمنى نسبت به امام و انقلاب و فرزندان پاك امام چون بهشتى مظلوم و خط اسلامى ايشان مي‎‎خواسته‌اند با اين‌جانب رو در رو شوند و اصرار و غرض ورزى در اين راه داشته و هدايت نشدند، بدانند كه هرگز به سهم خود آنان را نخواهم بخشيد و در قيامت شاهدى بر عليه آنها خواهم بود.

يكى از آرزوهاى اين‌جانب حاكميت بخشيدن ولايت فقيه در گوشه و كنار جامعه و به‌خصوص تا آنجا كه از دستمان برمى‌آيد در كوچه و محله و مسجد خودمان بوده است و درگيرى بنده با افراد معدودى در حوزه تماس خانوادگى و احيانا مسجد دقيقا به‌همين‌خاطر بوده است، هرگز تصور جلب‌نظر « افراد ناهمگون با حركت توفنده انقلاب» لحظه‌اى در ذهن و فكرم حاكميت نداشته است و از تمام برادران تقاضايم اين‌ست كه همين خط را دنبال كنند و نگذارند اين مسير حقيقى به ابتذال سازش و گمراهى ازخط ولايت فقيه كشيده شود.

سخنرانان دعوت شده به مسجد مي‌بايست دقيقا بر اساس رهنمودهاى پيامبرگونه امام و خط سازش‌ناپذير رهبر انقلاب و ياران باوفايش مردم را به سياست‌هاى روز و دسيسه‌هاى منافقين آگاه سازند و هرگز به منحرفين از اين جريان فرصت عرض اندام ندهند.

فعاليت‌هاى فرهنگى و تبليغى مسجد به‌دست برادران حزب الله بر اساس رشد ارزش‌هاى اخلاقى كه زير بناى همه چيز است مي‌بايست دنبال شود و عناصر ناخالص در اين بين وارد نشوند.

هرگز در پيشبرد انقلاب از انسان‌هاى دو‌رو و ناخالص و بدون بينش صحيح خط امامى يارى و مدد نخواهيد كه بالاخره در مقطعى از كار مجبور به مقابله رو‌دررو با اينها خواهيد شد و جز اتلاف نيرو طرفى نخواهيد بست. چنانچه خود من تجربه‌ها در اين زمينه اندوخته‌ام « اتحاد و همگامى برمحور مكتب و باورهاى عقيدتى واحد است» و تمام اين سفارشات درخصوص منافقين و ( غرض‌ورزان ) است و چه بسا كه برادران عزيزم درمواردى مسئوليت برخوردهاى نرمى با افراد تائب و بازگشته به دامن اسلام مي‌بايست داشته باشند و با آغوش باز آنان را بپذيرند كه صد البته چنين افرادى پس از توبه از اعمال ننگين و ناپسند گذشته‌شان و موضع گيري‌هاى به دور از محور ولايت و رهبرى امت كه همان خودسري‌ها و غرور و تكيه به دانسته‌هاى خويشتن بوده است‌، خود به خود در جريان فداكاري‌ها و جانبازي‌هاى قرار خواهند گرفت و گذشته را با حضور مؤثر خويش جبران خواهند نمود، نه اينكه بر پايه انديشه نفاق و « نان به نرخ روز خوردن » اظهار ندامت كنند و از سفره خونين انقلاب بهر خويش لقمه هاى چرب بجويند.

.........

اين وصيت نامه را در كمال صحت و سلامت عقل مرقوم داشته‌ام. سی‌ام اذر ماه 1360

محمدرضا محمدرحيم




منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه