آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۰۳۷۴۲
۱۲:۱۸

۱۳۹۶/۰۳/۱۰
شهید خرداد ماه

شهيد اصغر پاك نيت؛ بوی شهادت می داد

شهید اصغر پاک نیت فرزند غلامحسین در سال 1340 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 2/3/61 در عملیات بیت المقدس در منطقه جنوب به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


 

بسمه تعالي

حسين در سال 1340 در شهر مذهبي خون و قيام (قم) و در خانواده اي مذهبي و كوچك متولد شد و در سال 1342 از داشتن نعمت پدر محروم گرديد و مادرش او را با درآمد ناچيز و زحمت و مشقت فراوان بزرگ نمود و در سال 1347 بود كه حسين قدم به دبستان نهاد و تا سال 1350 را در قم به تحصيل ادامه داد و بعد از آن نزد برادرش به تهران رفت و در تهران هم تا سال 1354 به تحصيل ادامه داد تا موفق به گرفتن مدرك پنجم ابتدائي شد و پس از آن براي اينكه زندگي خويش را تامين كند به كارهاي گوناگون مشغول گرديد.

در سال 1357 انقلاب بزرگ به رهبري امام امت شروع گرديد و حسين از همان اول انقلاب در تظاهرات و سركوب كردن رژيم خود را پيش مرگ ديگران قرار مي داد و پيشاپيش ملت قهرمان حركت مي كرد تا اينكه اين انقلاب شكوهمند تحت رهبري امام خميني به ثمر رسيد و همانطوركه مي دانيم پس از انقلاب ابرقدرتهاي جهانخوار دست از اين ملت ستم كشيده بر نداشتند و مزدوري مانند صدام را در مقابل مسلمانان ايران قرار دادند و جنگ تحميلي را شروع كردند و حسين از همان اوايل جنگ تمايل شديدي براي اعزام به جبهه داشت به همين دليل خود را براي سربازي معرفي كرد و ژاندارمري اطلاع داد كه تا 4 ماه ديگر سربازان خود را معرفي كنند و او ديگر معطل اين نماندكه 4 ماه به پايان برسد و براي اعزام به جبهه اسمش را در بسيج نوشت و دوره اي سه ماهه را در جبهه خونين شهر گذراند.

پس از بازگشت براي سربازي خود اقدام كرد و40 روز را در بندر انزلي خدمت كرد و بدليل اينكه ديسك كمر داشت به او معافي پزشكي دادند و پس از گرفتن معافي باز هم در بسيج ثبت نام كرد و سه ماه را در جبهه شوش دانيال گذراند. بعد از اين دوره ديگر حسين بوي شهادت مي داد كلامش، روانش و رفتارش به كلي عوض شده بود بطوري كه در هفته 4 الي 5 روز را روزه مي گرفت و به عبادت خدا مشغول مي شد. به مجالس و محافل مذهبي علاقه فوق العاده اي پيدا كرده بود و دعاي كميل و رفتن به جمكران جزئي از كارهاي اصلي او را تشكيل مي داد. حسين ديگر طاقت و صبر اين را نداشت كه اين چند روزي را كه براي ديدار و استراحت نزد خانواده خود آمده بود بگذارند و باز هم ثبت نام كرد تا اينكه 17 روز كه در جبهه شلمچه به سر برد خبر شهادت اين نوگل عزيز را آوردند و به راستي كه او سعادت داشت و به نهايت آرزوي خود رسيده بود زيرا با لبخند مليحي كه بر روي لب و معصوميتي كه در چهره داشت بارها و بارها اين را ثابت كرده بود كه شهادت سعادت است و هميشه سخني كه بر لب داشت اين بود كه مرگ براي انسان يكبار است و چه بهتر كه اين مرگ در راه رضاي خدا و احياي اسلام باشد.  والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه