نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل می‌کند: «زنی از اهالی روستای تویه، روزی نزد من آمد و خوابی را که درباره على دیده‌بود برای‌مان تعریف کرد: «علی گفته به مادرم سلام برسانید و بگویید هر زمان که می‌خواهد بر سر مزار من بیاید، اول بر سر خاک فلانی ... که مادر ندارد، برود ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گران‌قدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

ر


به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید علی الياسی دوم مهر ۱۳۴۴ در شهرستان دامغان به دنيا آمد. پدرش صادقعلی، كشاورز بود و مادرش خانم‌جان نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. يكم ارديبهشت ۱۳۶۴ در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.


علی! جایت در عکس‌ خالی است!

یک روز که در صحرا بودیم مشاهده کردم على گله گوسفندان را در کناری متوقف کرده و به نماز ایستاده‌است. روزی هم که می‌خواست به جبهه اعزام شود به همراه پدرش به سپاه رفت. در سپاه علی چشمش به عکس شهیدی می‌افتد که در یکی از جبهه‌ها گرفته‌شده‌بود. على غرق در فضای عکس و جبهه و جنگ می‌شود. حاج يحيى از هم ولایتی‌هایش، به شوخی به او می‌گوید: «علی! جایت در عکس‌ها خالی است!»

علی در جواب حاج يحيی می‌گوید: «نه بابا! ما از این سعادت‌ها نداریم برای‌مان دعا کنید.»

(به نقل از مادر شهید)


سفارش شهید به مادرش؛ اول سر مزار دوستم که مادر ندارد برو

زنی از اهالی روستای تویه، روزی نزد من آمد و خوابی را که درباره على دیده‌بود برای‌مان تعریف کرد: «علی گفته به مادرم سلام برسانید و بگویید هر زمان که می‌خواهد بر سر مزار من بیاید، اول بر سر خاک فلانی ... که مادر ندارد، برود و بعد به سر خاک من بیاید.»

(به نقل از مادر شهید)


فرزندان ما نظر کرده شهدا هستند

خانواده این شهید از مادر دو تا بودند و از پدر یکی. این خانواده با فرزندان‌شان همگی در کنار هم به سر می‌بردند.

پدر شهید تقریبا ده سالی مریض بود و برای مداوای ایشان ما مجبور می‌شدیم راهی شهرهای تهران، سمنان و شاهرود شویم. هر وقت مشکلی پیش می‌آمد، من به شهدا متوسل می‌شدم و همیشه مشکل من حل می‌شد. هم‌زمان با بیماری پدر على، مادرش هم دچار بیماری شده‌بود و این موضوع مصادف بود با زمان امتحانات بچه‌ها و من مجبور بودم بچه‌ها را رها کنم و دنبال کار بیماری پدر و مادر على باشم. بچه‌ها را در خانه تنها به حال خودشان می‌گذاشتم و آنها را به شهدا می‌سپردم. فرزندان ما نظر کرده شهدا بودند. 

من هم که نامادری شهید هستم همواره بعد از شهادت علی سعی کردم مواظب رفتار و گفتارم باشم و حرفی نزنم و کاری نکنم که مادر شهید (مادر على) از من رنجیده خاطر شود. سخته که آدم شرمنده شهدا باشه.

(به نقل از نامادری شهید)


منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی


«علی مظلوم»؛ لقب دلاورمردی از روستای تویه‌رودبار؛ مروری بر زندگی شهید علی الیاسی



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده