نوید شاهد - «در اتاقش تنها می‌خوابید و کسی را موقع خواب راه نمی‌داد. یک شب خیلی اصرار کردم. با شوخی من را بیرون انداخت ولی رهایش نکردم. هر طور بود خوابیدیم ...» ادامه این خاطره را از زبان همرزم شهید "سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
در اتاقش تنها می‌خوابید!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی، بیست و سوم مهر ۱۳۴۲ در شهرستان قزوین به دنیا آمد، پدرش سیدحسن و مادرش صدیقه نام داشت و تا دوم متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ با سمت فرمانده گردان ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند، سال ۱۳۷۳ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد و او را سید مصطفی نیز می‌نامیدند.

در اتاقش تنها می‌خوابید

در اتاقش تنها می‌خوابید و کسی را موقع خواب راه نمی‌داد. یک شب خیلی اصرار کردم. با شوخی من را بیرون انداخت ولی رهایش نکردم. هر طور بود خوابیدیم. نیمه شب بیدار شد.

نمی‌دانست من بیدارم. رفت وضو گرفت و آمد مشغول راز و نیاز شد. سجده که رفته بود شاید نزدیک یک ساعت در سجده دعا می‌خواند آن شب تفاوت روز و شب فرمانده را دیدم.

هیچ اثری از انفجار نیست


می‌گفت در عملیات محرم با گردانی که بیشتر از بچه‌های زنجان بودند به جایی رسیدیم که یک تیربارچی با تسلط بر منطقه هر کسی کوچکترین تحرکی می‌کرد، می‌زد.

ما هم به هیچ طریقی نمی‌توانستیم بزنیم‌اش. به شهید حسن‌پور اطلاع دادیم، گفتند هر طور شده تیربار را خاموش کنید. توسل کردیم به امام زمان(عج).

بعد از چند دقیقه دیدیم خاموش شد. گفتیم شاید چند لحظه دست نگه داشته و دوباره شروع می‌کند ولی خبری نشد. با شهید حسن‌پور و چند نفر دیگر آرام رفتیم به سمتش. بالای سرش که رسیدیم دیدیم هیچ اثری از انفجار نیست ولی حلق تیربارچی شکافته شده است.

منبع: با چشمان باز(روایت‌هایی از زندگی و شهادت سید علی‌اکبر حاج‌ سید جوادی)

مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده