خاطراتی از پدر شهید دانشجو؛
سه‌شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۶
نوید شاهد - پدر شهید "جمشید دانشجو" نقل می‌کند: «جمشید گفت: برای من پنجاه کیلو شکر بگیرین. وقتی جبهه رفت، با آن شکرها شربت درست می‌کرد و به بچه‌ها می‌داد تا بخورند. بچه‌ها می‌گفتند: چی شده که شربت می‌دی؟ می‌گفت: ...» نویدشاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه خاطراتی به نقل از پدر این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
شربت شهادت

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید جمشید دانشجو دهم مرداد ۱۳۳۹ در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش حبيب‌الله و مادرش ليلي نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. هفدهم مرداد ۱۳۶۰ در شوش بر اثر اصابت گلوله به سينه، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده اشرف زادگاهش واقع است. 

این خاطرات به نقل از پدر شهید جمشید دانشجو است که تقدیم حضورتان می‌شود.

شربت شهادت

«برای من پنجاه کیلو شکر بگیرین.»

وقتی جبهه رفت، با آن شکرها شربت درست می‌کرد و به بچه‌ها می‌داد تا بخورند.

بچه‌ها می‌گفتند: «چی شده که شربت می‌دی؟»

می‌گفت: «قراره شهید بشم.»

همین هم شد.


عاشق کار کنار پدر

چراغ اتاق جمشید روشن بود. از همسرم پرسیدم: «چرا چراغ روشنه؟»

گفت: «جمشید داره درس می‌خونه. بچه صبح می‌ره مدرسه بعداز ظهر هم می‌ره کارگری، باید شب درس بخونه دیگه.»

گفتم: «من که چند بار گفتم کار نکن. خودش می‌خواد.»

همسرم گفت: «حالا باز هم بهش بگو.»

فردا که برای کار آماده می‌شد، گفتم: «پسرم! تو به درس‌هات برس نمی‌خواد بیای.»

گفت: «پدر! خیالت راحت باشه، به درس هم می‌رسم. من کار کردن کنار شما رو دوست دارم.»


منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم هدایت


عدالت در قاموس شهید دانشجو، مروری بر زندگی شهید جمشید دانشجو


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده