زمزمهای در گوش شهید، برات شهادتش را داد
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید زينالعابدين علی پنجم فروردين ۱۳۲۵ در شهرستان گرمسار به دنيا آمد. پدرش علياكبر (فوت ۱۳۵۴) و مادرش نرگس نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. ازدواج كرد و صاحب سه پسر و يك دختر شد. ستوان دوم ارتش بود. سي و يكم تير ۱۳۶۳ با سمت فرمانده مهندسي رزمي در پادگان دغاغله اهواز بر اثر ضربهمغزی هنگام انجام عمليات مهندسي به شهادت رسيد. پيكر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند.
من هم جزء شهدا بودم
گفت: «ناصر رو توی خواب دیدم که جلوی در بیمارستان با تعدادی از بسیجیان ایستادهبود. پرسیدم: برای چی اینجا ایستادی؟ گفت: فردا دو تا شهید میارن.
گفتم: من هم جزء شهدا هستم؟ گفت: آره دایی جون! شما هم شهید میشین.»
آخرین دیدارمان بود. بعد از چند روز شهید شد.
(به نقل از خواهر شهید)
سر خودشونو کلاه گذاشتند
حدود چهار سال در جنگ حضور داشت و در عملیات بیتالمقدس برای به بهرهبرداری رساندن پل آزادی خیلی تلاش کرد.
اعتقاد داشت: «هر کس سفارشها و دستورات امام خمینی (ره) رو جامه عمل بپوشاند، حزباللهی است؛ در غیر این صورت ادعای وی پوچ و دروغينه و سر خودش رو کلاه گذاشته!»
(به نقل از همسر شهید)
زمزمهای در گوش شهید، برات شهادتش را داد
وقتی که خواهرزاده ما، ناصر، به شهادت رسید و میخواستیم دفنش کنیم، زینالعابدين داخل قبر رفت و شهید را جابهجا کرد.
خیلیها دیدند وقتی شهید را در قبر گذاشت، سرش را کنار گوش شهید برد و زمزمهای داشت؛ زمزمهای بین دایی و خواهر زاده. همین قدر میدانیم که آنچه گفت شهید بیکم و کاست منتقل کرد. زمانی نگذشت که به شهادت رسید.
(به نقل از برادر شهید)
احترام به بزرگترها
اگر یکی از بچهها جلوی بزرگترها پایش را دراز میکرد او بلافاصله تذکر میداد. همیشه به ما که بزرگتر از او هم بودیم، میگفت: «اگه توی خلوت به بچهها تذکر بدین که حرمت بزرگترها رو نگهدارن، جلوی بزرگترها پاشونو دراز نمیکنن. توی خلوت بگین بهتره تا من اینجا بگم.»
(به نقل از خواهر شهید)
عدالت
خیلی سعی میکرد در محبت به اعضای خانواده و فامیل یکسان عمل کند؛ مثلا اگر یک بعداز ظهر و شام میتوانست به منزل ما بیاید، طوری برنامهریزی میکرد که به همان اندازه بتواند منزل خواهرهای دیگر هم برود. حتی نسبت به بستگان درجه دوم هم همین طور عمل میکرد.
(به نقل از خواهر شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان گرمسار/ نشر زمزم هدایت
این طور نماز خواندن سبب اخراجش میشه!؛ خاطراتی از شهید زینالعابدین علی