نوید شاهد - «در دریاچه مریوان با هر قلابی که می‌انداختی بعد از چند دقیقه یک ماهی کپور بزرگ به قلاب می‌آمد. وقتی که وارد پادگان حر مقر جندالله مریوان، می‌شدی بوی ماهی همه جا را پر کرده بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس «کامبیز فتحی‌لوشانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
ماهی کپور ممنوع!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دفاع مقدس کامبیز فتحی‌لوشانی، متولد 1344 است که به مدت دو سال در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته است. وی بلافاصله بعد از جنگ سال 68 وارد کار نویسندگی شده و بیش از 28 سال است که در ثبت و ضبط خاطرات شهدا قلم می‌زند.

ایشان اکنون بازنشسته آموزش و پرورش و استاد دانشگاه است و تاکنون کتاب‌های مختلفی از جمله «گوهر معرفت»، «یاس حنفیه»، «من چهارده ساله نیستم»، «صدای سخن عشق»، «علمدار حسین»، «علی»، «پرواز عاشقانه»، «گلبرگ‌های جنگل»، «ستاره‌های خاکی»، «نگارستان»، «شادی»، «گوهر شاهوار شاهنامه»، «رمز و رازهای واقعی خوشبختی و شاد زیستن» و «آیینه‌های بی‌غبار» را به چاپ رسانده است.

ماهی کپور ممنوع!

رزمنده دفاع مقدس کامبیز فتحی‌لوشانی روایت می‌کند:
گردان‌های جندالله در کردستان برای کمین و ضدکمین ضد انقلاب داخلی تشکیل شده بودند. نیروهای گردان ترکیبی از نیروهای سپاه، ارتش، بسیج، کمیته انقلاب اسلامی و پیشمرگان کرد مسلمان بود.
یک گروه که امروز به ماموریت می‌رفتند. روز دیگر باید استراحت می‌کردند و همین شد که بچه‌های شمال گردان روز تعطیلی خودشان را با ماهیگیری در دریاچه مریوان می‌گذراندند.

در دریاچه مریوان با هر قلابی که می‌انداختی بعد از چند دقیقه یک ماهی کپور بزرگ به قلاب می‌آمد. وقتی که وارد پادگان حر مقر جندالله مریوان می‌شدی بوی ماهی همه جا را پر کرده بود.

تعدادی از بچه‌های دیگر استان‌ها از بوی ماهی خوششان نمی‌آمد و اعتراض کرده بودند ولی صید ماهی هر روز افزایش می‌یافت تا اینکه اطلاعیه‌ای بر سر در ورودی پایگاه زدند که آوردن هر گونه ماهی کپور به پایگاه ممنوع است و از این به بعد ماهی خوردن به صورت قاچاق شد.

خسته نشوید

ولی در این آخرین لحظات از یک چیز خیلی نگرانم. می‌ترسم بعد از این همه شهید، معلول و مجروح مردم خسته شوند، جنگ را رها کنند و تن به ننگ بدهند.

ای مردم ایران بگذارید همه ما شهید شویم ولی نام ما و اسلام زنده بماند، نسل‌های بعد به انتقام خون ما به پا خیزند و نسل ظالمان را در جهان از بین ببرند. خواهش می‌کنم تا آخرین نفس و آخرین نفر جنگ را ادامه دهید و خسته نشوید.

منبع: کتاب نگارستان(برگرفته از دفترچه‌های خاطرات هشت سال دفاع مقدس)

مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده