خادمی حرم امام رضا؛ بزرگترین آرزوی شهید "رنگریز"
سهشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۴
نوید شاهد - دوست شهید "محمدعلی رنگریز" نقل میکند: «روز تولد امام رضا (ع) در مسجد محل، مولودی بود. بعد از مراسم به محمدعلی گفتم: خوش به حال اونایی که الآن توی حرم آقان! گفت: خوش به حال خدام که همیشه اونجا هستن! باورت میشه، بزرگترین آرزوم اینه که یک روز، خادم امام رضا (ع) بشم.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر خاطرات این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضور علاقمندان میشود.
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید محمدعلی رنگریز بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۳۷ در روستای چهارده - زردوان از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش رجبعلی (فوت ۱۳۵۴) و مادرش بیبیخاتون نام داشت. خواندن و نوشتن نمیدانست. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم خرداد ۱۳۶۲ در دهلران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به کتف، شهید شد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
بزرگترین آرزو
روز تولد امام رضا (ع) در مسجد محل، مولودی بود. بعد از مراسم به محمدعلی گفتم: «خوش به حال اونایی که الآن توی حرم آقان!»
گفت: «خوش به حال خدام که همیشه اونجا هستن! باورت میشه، بزرگترین آرزوم اینه که یک روز، خادم امام رضا (ع) بشم.»
(به نقل از دوست شهید، شعبانعلی رنگریز)
آخرین دیدار
آمده بود خانهمان. بلند شدم تا برایش چایی بریزم. گفت: «آبجی! بشین نمیخواد چیزی بیاری.»
گفتم: «بذار یک چیزی برات بیارم؛ نمیشه که چای نخورده بری!»
گفت: «نه! بیا بشین؛ میخوام دل سیر ببینمت. آخه امروز اعزامه و دارم میرم. شاید دیگه قسمت نشه همدیگه رو ببینیم.»
از وقتی که خداحافظی کرد و رفت، هر روز منتظر برگشتش بودم. برگشت اما با قلب تیر خورده.
(به نقل از خواهر شهید)
دور هم نشستهبودیم و حرف میزدیم. صدای اذان بلند شد. محمدعلی رفت حیاط. وقتی برگشت هنوز داشتیم صحبت میکردیم. قطرههای آب را از روی صورتش پاک کرد.
گفت: «شما که هنوز نشستین!»
گفتم: «خوب باید چهکار کنیم؟»
گفت: «مگه صدای اذان رو نشنیدین؟»
داداش رمضان گفت: «حالا وقت زیاده!»
محمدعلی گفت: «اما نماز همیشه اولِ وقت اون هم به جماعت!»
(به نقل از خواهر شهید)
منبع: کتاب فرهنگ نامه شهدای استان سمنان / نشر فاتحان-قائمی
نظر شما