«از حرف‌هایش دلم گرفت. مثل بچه‌ها قهر کردم، به اتاق رفتم و برای بدرقه‌اش هم نرفتم. وقت رفتن آمد و گفت: مادر قهر نکن! قول می‌دهم زود زود برگردم ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید «قربانعلی حدادی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
مادر قهر نکن!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید قربانعلی حدادی، دوازدهم بهمن ۱۳۴۴ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش قدرت‌الله (شهادت۱۳۶۵) پاسدار بود و مادرش خدیجه نام داشت، تا دوم راهنمایی درس خواند، او نیز پاسدار بود، سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. این شهید بزرگوار بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷ در شیخ‌محمد عراق به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۱پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

مادر قهر نکن!

سیده خدیجه آصفی مادر شهید قربانعلی حدادی:
قربانعلی پسر بزرگم بود و پدرش تازه شهید شده بود به او گفتم: حالا که پدرت شهید شده تو پیش ما بمان، من با این بچه‌ها چه کار کنیم، چه طوری بزرگشان کنم، پیش ما بمان و نرو.

برگشت و گفت: تو دیگه چرا؟ مادر سیدها که همیشه مصیبت‌کش هستند. تو هم مانند عمه‌ات زینب صبر کن. از حرف‌هایش دلم گرفت. مثل بچه‌ها قهر کردم، به اتاق رفتم و برای بدرقه‌اش هم نرفتم. وقت رفتن آمد و گفت: مادر قهر نکن! قول می‌دهم زود زود برگردم.

دلم کمی آرام گرفت، کاسه آب را پشت سرش خالی کردم و از جلوی در راهش انداختم. هنوز با قهر کردنم و ناز کشیدنش خوش بودم که خبر شهادتش را آوردند ولی فقط خبرش را بدون اینکه جنازه‌ای در کار باشد.

پسرم مفقودالاثر بود و بعد از سال‌ها انتظار جنازه‌اش را دیدم، اما نمی‌دانم چرا اینقدر دیر برگشت.

منبع: کتاب آخرین وداع(آخرین وداع مادران شهدا با فرزندانشان)

مادر شهید


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده