علی درشب قبل ازعملیات کربلای 5 تصمیم گرفت به نزد پدرش که او هم درجبهه بود و در سال 1387 دراثر آسیب هایی که در جنگ از مواد شیمیایی دید به رحمت حق پیوست برود و در همانجا نزد او بخوابد...

کرامات شهیدان؛ (114) ساعت يک بعد از ظهر فردا شهيد مي شوم



نوید شاهد:
بی قراری شهید علی غیاثوند قيصري درسال 1365 برای شهادت بیشتر از گذشته شده بود. او رفتنش را نزدیک می دانست. برای همین نشست و وصیتنامه اش را نوشت.
علی درشب قبل ازعملیات کربلای 5 تصمیم گرفت به نزد پدرش که او هم درجبهه بود  و در سال 1387 دراثر آسیب هایی که در جنگ از مواد شیمیایی دید به رحمت حق پیوست برود و در همانجا نزد او بخوابد.
پدرش می گفت: صبح که شد، علی گفت: بابا، می خواهم به مادرم که دوسه ماه است از او خبری ندارم تلفنی بزنم. در راه که با هم می رفتیم، مدام از شهدا برایم میگفت. ناگهان دو، سه مشت به شانه من زد وگفت: عطاخان! میخواهم مطلبی را با شما در میان بگذارم. از این کار او خنده ام گرفت. با شوخی گفت: خدا را شکر هنوز توان داری! بعد دست درجیبم کرد و خودکاری را از آن بیرون آورد و گفت: عطا خان، اگر این خودکار را که از شما امانت گرفته ام به شما برگردانم باید ناراحت بشوم که رد امانت کرده ام؟ با تعجب به اوگفتم: معلومه. نه.
علی گفت: پس من هم امانت خدا دردست تو هستم. اگر شهید شدم باید صبر کنید و ادامه داد: من در مرحله سوم این عملیات که امشب شروع می شود، ساعت یک بعداز ظهر فردا شهید میشوم و جنازه من پس از یک هفته تا ده روز به دست شما می رسد.
این راکه گفت، دست به گردن من انداخت و صورت مرا بوسید و گفت: این روبوسی این دنیا، روبوسی بعد در روز رستاخیز!
علی غیاثوند قيصري متولد 1345 بود. برادرش رضا قبل از او در عملیات رمضان شهید شده بود. علی در سن 17 سالگی درعملیات حاج عمران به شدت از ناحیه زانو مجروح شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. وی از رزمندگان شجاع گردان حبیب لشکر 27 محمد رسول الله بود.

در مأموریتی سخت که 35 تانک عراقی کار را بر رزمندگان سخت کرده بودند به دستور فرمانده گردان قرار شد چند نفر داوطلب به جلو بروند و چند تا از تانک های عراقی ر ا بزنند تا بقیه تانک ها عقب نشینی کنند، اما داوطلبی دیده نشد. علی که اصرار فرمانده را دید با بی سیم به او گفت: دراین رفتن، برگشتنی در کار نیست. فرمانده گفت: تکلیف است.
باید انجام بشود. علی با 14 نفر به جلو رفت و به نیروها گفت : بچه ها من برای شهادت به جلو میروم. هرکس میخواهد به شهادت برسد، بسم الله! او و دوستانش با زدن چند تانک بقیه تانک ها را وادار به عقب نشینی کردند و اینگونه بود که علی غياثوند قيصري كه دانش آموز بود و درتاریخ 16 / 2/ 1345 متولد شده بود در تاريخ 20 / 10 / 1365 در عمليات كربلاي 5 به شهادت رسيد و اكنون در بهشت زهرا (س) در قطعه 53 مزاري نوراني دارد. پیکر مطهر شهيد در اول بهمن آنگونه که خود پیش بینی کرده بود به خانواده اش تحویل داده شد.

راوی:رضا غیاثیان از همرزمان و بستگان شهید علی غیاثوند قيصري
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان( جلد چهارم )غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده