شهید احمد اکبری
درود فراوان خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود به روان شهداي انقلاب و جنگ تحمیلی قبل از هرچیز شما را قسم میدهم به جان امام زمان(عج) که تا خون در رگهاي شما جاري است دست از یاري لشکر حق برندارید و این پیر جماران، 3 نعمت خداداد، را ارج نهید

نویدشاهدسمنان

احمد اكبري

بسم الله الرحمن الرحيم

«انالله وانا اليه راجعون»[1] «ما از خداييم و به‌سوي او باز خواهيم گشت».

با سلام خدمت امام زمان ارواحنا له الفدا[2] و با سلام خدمت نايب برحقش امام خميني و با درود به روان پاك شهدا، از كربلا تا شهداي به خون خفته ايران. اين حقير كوچك‌تر از آن هستم كه پيامي براي سرورانم داشته باشم، اما برحسب وظيفه چند نكته را تذكر مي‌دهم. قبل از هرچيز شما را قسم مي‌دهم به جان امام زمان(عج) كه تا خون در رگ‌هاي شما جاري است دست از ياري لشكر حق برنداريد و اين پير جماران،[3] نعمت خداداد، را ارج نهيد و نگذاريد اين حسين زمان اين‌قدر تكرار كند به جبهه‌ها برويد و كار جنگ را يكسره كنيد. چرا [كه] طولاني شدن جنگ باعث شده است كه بعضي از اين ملت رزمنده ديگر آن‌طور كه روزهاي اول به جنگ اهميت مي‌دادند و مسئله جنگ در رأس امور بود[4]، ديگر به مسئله جنگ اهميت نمي‌دهند و نه تنها جوانانشان را تشويق به رفتن جبهه نمي‌كنند، بلكه ديده شده كه بعضي جوانانشان را منع هم مي‌كنند. فرداي قيامت جواب خدا و خون شهدا را چه خواهيد گفت. به ‌خدا قسم فرداي قيامت در مقابل شهدا سرافكنده خواهيم بود. آنان كه رفتند كاري حسيني كردند و جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند ولي ما از غافله عقب مانديم. شما با انقلاب اسلامي‌تان به دنياي كفر و شرك اعلام جنگ كرديد و منافع ابرقدرت‌هاي جهان را به مخاطره انداختيد و بدانيد كه آنها به اين سادگي دست از سر اين ملت برنخواهند داشت. امروز صدام را علم كردند و فردا هم يك صدام ديگر را وادار به جنگ با ايران خواهند كرد. شما كه انقلاب كرديد و گفتيد [و][5] مي‌خواهيم آزاد باشيم، نه شرقي و نه غربي و به عبارت ديگر به نداي «هل من ناصر ينصرني»[6] امام حسين(7) لبيك گفتيد، بايد بدانيد كه امام حسين(7) حتي طفل شش‌ماهه‌اش[7] را هم فداي مكتب و خداي خودش كرد. به ‌خدا قسم ما قدر اين نعمت خدادادي، حسين زمان، خميني كبير را نمي‌دانيم. آن سياهپوست آمريكايي قدر امام ما را مي‌داند كه وقتي خبر به گوشش مي‌رسد كه امام در بيمارستان قلب بستري شده‌اند، از آمريكا براي اطلاع از حال امام به ايران مي‌آيد. اميدوارم كه خداي متعال توفيق آشنايي هرچه بيشتر به احكام اسلام و همچنين توفيق شناخت امام زمان و نايب برحقش را بر همة ما عنايت كند، تا با اتكا به نيروي خداي متعال و با كمك امام زمان(عج‌) نه تنها ريشه رژيم خون‌آشام صدام بلكه رژيم اشغالگر قدس را نيز سرنگون كنيم و به وعده خداوند كه فرموده است.[8]

[وصيت‌نامه‌اي‌ ديگر]

بسم الله الرحمن الرحيم

«ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل‌الله اموات بل احياء ولكن لاتشعرون»[9] «و كساني كه در راه خدا كشته مي‌شوند مرده نخوانيد آنها زنده‌اند ولي نمي‌دانيد».

نمونه دوم/ع 18/10/89

‌ با سلام خدمت حضرت مهدي صاحب‌الزمان(عج) و با درود فراوان خدمت رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني و با درود به روان شهداي انقلاب و جنگ تحميلي. پدر و مادر عزيز و همسر مهربانم، اينجانب احمد اكبري كه براي مبارزه با متجاوزين بعثي راهي جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل شده‌ام، سخني چند با شما دارم. البته اگر خداوند متعال مرا لايق دانست و توفيق شهادت در راه خودش را نصيب من ‌كرد. در وهله[10] اول اميد آن دارم كه شما عزيزانم در سوگ من زياد بي‌تابي نكنيد و هر گريه‌اي كه خواستيد بكنيد بر بي‌كسي و غربت آقا اباعبدالله[11] حسين(7) بكنيد و اميد آن دارم كه هر ناراحتي و بدي كه از من ظرف مدتي كه نزد شما بودم ديديد ببخشيد و مرا حلال كنيد و برايم از خدا طلب آمرزش و بخشش كنيد.

پدر و مادر عزيز و مهربانم، شما ساليان سال براي به ثمر رساندن من زحمت كشيده‌ايد تا مرا جواني لايق و خدمت‌گذار اسلام تربيت كنيد، ولي در مقابل از طرف من جز ناراحتي چيز ديگر نصيب شما نشده است. اميدوارم در قيامت بتوانم شفاعت شما را در نزد پروردگارم بنمايم. شايد كه قسمتي از زحمات شما را جبران كرده باشم و اما تو همسر مهربانم كه هفت سال از بهترين سال‌هاي عمرت را در كنار من گذراندي و در اين مدت آرزوهاي زيادي داشتي كه متأسفانه من نتوانستم به خيلي از آنها جامه[12] عمل بپوشانم، اميدوارم انشاءالله خداوند كريم شما را به هر آرزويي كه داريد برساند و به شما صبر و اجر عنايت كند و از شما تقاضا دارم بعد از من در تعليم و تربيت فرزندانم سعي و كوشش فراوان به عمل آوري تا زماني كه بزرگ شدند، نه تنها از مرگ من ناراحت نباشند، بلكه افتخار كنند كه پدرشان در راه خدمت به اسلام و مسلمين و دفاع از قرآن و مملكت اسلامي به‌ شهادت رسيده است. اينجانب بدهكاري و طلبكاري آن‌چناني ندارم و هر چه هم هست همسرم در جريان آنها مي‌باشد. فقط در حدود 60 روز روزه بدهكار هستم، همراه با كفاره آن كه اميدوارم كه لطفتان را شامل حالم كنيد و ترتيب آن را براي من بدهيد. تنها مسئله‌اي كه باقي مي‌ماند كه آن هم با راهنمايي دوستان و همكارانم تصميمي بگيريد كه انشاءالله آينده همسر و فرزندانم تأمين باشد تا خداي ناكرده دست پيش كسي دراز نكنند و از پدر و مادر عزيزم هم تمنا دارم هرگونه كمكي كه همسرم در تعليم و تربيت فرزندانم احتياج داشت به او بنمايند تا خداي ناكرده همسر و فرزندانم از راه راست منحرف نشوند. و اما برادران عزيزم، از شما تقاضا دارم در وهله[13] اول پيرو راه سرخ من، كه همانا راه حسين(7) و حسينيان است، باشيد و دست از ياري امام امت برنداريد و در وهله2 دوم آن قدر به[14] همسر و فرزندانم سركشي كنيد كه خداي نكرده به آنها احساس بي‌پدري و بي‌سرپرستي دست ندهد و از خواهران عزيزم هم استدعا دارم زياد بي‌تابي نكنند و هرگونه محبتي كه در حق من مي‌كرديد در حق همسر و فرزندانم بنماييد و از كليه دوستان و آشنايان هم تقاضا دارم هرگونه بدي كه از من ديده‌اند مرا حلال كنند و اميدوارم آنها كه مي‌توانند به جبهه بروند و اسلام را ياري كنند و آنها كه نمي‌توانند در پشت جبهه با كمك‌هاي مادي و معنوي خود اسلام را ياري دهند. در پايان همه دوستان و آشنايان و عزيزانم را به خداي متعال مي‌سپارم و با آرزوي زيارت كربلا براي يكايك شما و التماس دعا از همه شما.

فرزند كوچكتان

احمد اكبري

به تاريخ 7/11/65 هجري

و ضمناً از پدر و مادر خوبم آقاي شمس و خانم شمس هم طلب عفو و بخشش مي‌كنم و اميدوارم هر بدي كه از من ديده‌اند، ظرف مدتي كه مهمانشان بودم مرا حلال كنند و از خدا برايم طلب آمرزش نمايند.



[1]- بخشي از آيه 156 سورة بقره.

[2]- در اصل وصيت «ارواحنا لهل فدا».

[3]- منظور از پيرجماران حضرت امام خميني است.

[4]- امام خميني در سخنانش به اين مسئله تأكيد دارد: «از آنجا كه جنگ در رأس امور و برنامه‌هاي كشور است جهانخواران در آستانة پيروزي قاطع ملت ايران بر نظام پوسيده و رو به زوال عفلقيان تلاش گسترده‌اي را در جهت مشوه ساختن افكار عمومي جهانيان بكار گرفته‌اند» (صحيفه امام، ج17، ص496)

[5]- حرف «و» اضافه است.

[6]- ر.ك. تعليقات.

[7]- ر.ك. تعليقات حضرت علي‌اصغر(7).

[8]- ادامه وصيت موجود نيست.

[9]- بقره/ 154.

[10]- در اصل وصيت «وحله».

[11]- در اصل وصيت «عباعبدالله».

[12]- در اصل وصيت «جامعه».

[13]- در اصل وصيت «وحله».

[14]- در اصل وصيت «از».

منبع: کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / نشر شاهد / بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده