دوشنبه, ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۶
روزي خادم مسجد کربلائي محمد حسن که صدق گفتارش را همه ميدانستند اظهار داشت شبي بعد از آن که درهاي مسجد را بستم و به شبستان آمدم و استراحت کردم، صداي پايي را شنيدم، چون سر برداشتم ديدم کنار منبر آقايي ايستاده است...


کرامات شهیدان؛(73) عبور از درهاي بسته


نوید شاهد، جناب آقاي حاج ابوالقاسم فرشچي يکي از اصحاب چهل ساله مسجد که در همه دوره ها با متصديان مسؤول همکاري داشته تعريف ميکرد که در ابتداي تعمير مسجد تنها همين يک شبستان منبري را تا انداز هاي سر و صورت داده و در آن جا اقامه نماز مي نمودند.
روزي خادم مسجد کربلائي محمد حسن که صدق گفتارش را همه ميدانستند اظهار داشت شبي بعد از آن که درهاي مسجد را بستم و به شبستان آمدم و استراحت کردم، صداي پايي را شنيدم، چون سر برداشتم ديدم کنار منبر آقايي ايستاده است، پيش خود گفتم لابد غفلت کرد هام و ممکن است يکي از درهاي مسجد باز مانده و ايشان داخل مسجد شده اند، اول به سراغ ايشان رفتم، حضرت آي تالله دستغيب را ديدم که اشاره فرمودند قطعه فرشي را که آنجا افتاده بود کنار منبر ببرم.
فرش را کنار منبر انداختم و براي بازديد درهاي مسجد از شبستان خارج شدم. ايشان مشغول به نماز شدند، پشت هر در که رفتم در را بسته ديدم، بسيار تعجب کردم. وقتي به شبستان برگشتم ايشان را نديدم، تعجبم بيشتر شد. دوباره به پشت هر در که رفتم تا ببينم آيا ايشان از کدام در رفته اند دري را باز نديدم.
معمولاً روزها براي خريد به منزل آقا مي رفتم، صبح وقتي که به منزل ايشان رفتم و در را زدم خانواده ايشان در را باز نمود. سؤال کردم ديشب، آقا کجا بودند؟ ايشان گفتند ديشب آقا از اول شب تب شديدي کردند و در منزل بودند و از منزل خارج نشدند. آن آقا که بود، و در آن هنگام شب از کجا آمده بود خدا م يداند و الله اعلم.

راوی: يادواره آيت الله دستغيب ص 102 و 103
منبع: کرامات شهیدان لحظه های آسمانی(جلد دوم)،غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده