نویسنده سوده عرب عامری و فاطمه گلپایگانی
نور خورشيد از تهويه‌ي غسالخانه مثل چند ستون مورب تا روي صورتش كشيده شده بود. يك ورم كبود شده روي صورتش و يك سوراخ كوچك روي قلبش كه تا پشتش رفته بود! مادرم از خدا خواسته بود كه جنازه‌اش سالم برگردد!
نوید شاهد سمنان

همه‌ي شهر از آمدنش با خبر شدند. اين تنها دفعه‌اي بود كه فهميديم آمده است. قلبم تندتند مي‌زد. بغض كرده بودم. با وارد شدن ما بقيه كنار رفتند و راه باز كردند. در غسالخانه كه باز شد، پايم لرزيد. ايستادم. همه‌جا سفيد بود. نور خورشيد از تهويه‌ي غسالخانه مثل چند ستون مورب تا روي صورتش كشيده شده بود. يك ورم كبود شده روي صورتش و يك سوراخ كوچك روي قلبش كه تا پشتش رفته بود! مادرم از خدا خواسته بود كه جنازه‌اش سالم برگردد!

برگرفته از خاطره‌ي خواهر شهيد

***************************************

عاشور، محمدرضا: بیستم آبان 1344، در شهر سرخه از توابع شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش رجبعلی، میوه‏فروش بود و مادرش معصومه نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. با سمت فرمانده گروهان بر اثر اصابت ترکش به شکم مجروح شد و دوم اسفند 1364، در بیمارستان شریعتی اصفهان به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهرستان گرمسار قرار دارد. 
قدیری، پرویز: بیستم مهر 1344، در شهرستان گرمسار به دنیا آمد. پدرش محمداسماعیل، کفاش بود و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم شهریور 1364، در هورالعظیم عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. 

**************************************
مشخصات کتاب ساقیان معرفت
خاطراتی از شهید محمد رضا عاشور و پرویز قدیری
نویسنده سوده عرب عامری و فاطمه گلپایگانی
ناشر : زمزم هدایت قم -1391
شمارگان 3000 جلد
قیمت 4000 تومان
تهیه کننده: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و ستاد کنگره سرداران و سه هزار شهید استان سمنان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده