وصیتنامه شهید مصطفی بسم الله
شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۳۰
من فقط به یاری اسلام به جبهه رفتم تا برای شهید شدن، چون شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود و اگر من هم لیاقت داشتم و شهیدشدم که چه چیزی بهتر از این است که زندگی جاودانه را آغاز کردم. ای مادر بدان که خداوند به این همه زحمت ها و ناراحتی ها و سختی ها اجر بزرگی در دنیا نصیب تو خواهد کرد و رو سفید می شوید. از خدا می خواهم همانطور که به زینب(س) صبر و استقامت داد به تو هم بدهد و کمتر در ناراحت شوی.

بسمه تعالی

ای مادر عزیز می دانم که چقدر برای من زحمت کشیده ای و سختیها کشیدی تا مرا به این سن رساندی ای مادر عزیز می دانم که وقتی به پادگان و به جبهه می رفتم تو شب نمی خوابیدی و همیشه در فکر من بودی و ناراحت بودی که مبادا من بر نگردم. من شما را خیلی اذیت کردم و خیلی ناراحتی به تو دادم ولی مادر مرا ببخش و از من راضی باش چون من راه امام حسین را رفتم.

من فقط به یاری اسلام به جبهه رفتم تا برای شهید شدن، چون شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود و اگر من هم لیاقت داشتم و شهیدشدم که چه چیزی بهتر از این است که زندگی جاودانه را آغاز کردم. ای مادر بدان که خداوند به این همه زحمت ها و ناراحتی ها و سختی ها اجر بزرگی در دنیا نصیب تو خواهد کرد و رو سفید می شوید. از خدا می خواهم همانطور که به زینب(س) صبر و استقامت داد به تو هم بدهد و کمتر در ناراحت شوی.

مادر عزیز می دانم که شهادت من برای شما خیلی سخت خواهد بود ولی چکار کنم خدا اینطور خواسته که به جبهه بیایم و شهید شوم اگر نخواهد که انسان بمیرد در هر جا هم که باشد زنده می میاند و اگر بخواهد انسان کشته می شود پس ما می دانیم که همه چیز به دست خداست و ممکن است در یک لحظه بمیریم پس بهتر است که ما با بدن خون آلود و با شهادت بمیریم و نزد خدا برویم.

با وفاترین دوست من سهراب بود و بین ما چند سالی جدایی افتاد تا اینکه خداوند با شهادت من این جدایی را از هم گسست و از خدا می خواهم که مرا همیشه با سهراب در یکجا قرار بدهد و شما هم دعا کنید که با هم باشیم بخدا سوگند که من بخاطر طمع بهشت از خدا شهادت را نخواستم بلکه بخاطر پیوستن به جوار حق تعالی و نزدیکی به دوستانم .

دعا گوی امام باشید

شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود

-------------------

شهید مصطفی بسم الله چهاردهم اسفند ماه سال 1346 در شهرستان بهار و در خانواده ای ساده زیست و مذهبی به دنیا آمد. پدرش آقا علی ماشاالله کفاش بود و از این راه مخارج زندگی را تامین می کرد. سال 1353 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و تا سال دوم متوسطه ادامه تحصیل داد.

در سال های انقلاب نوجوانی بیش نبود اما همراه با دیگر جوانان و نوجوانان، در راه پیروزی انقلاب گام برداشت و در راهپیمایی ها و تظاهرات های انقلابی شرکت کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان نیروی بسیجی در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شد و در عملیات های مختلف شرکت کرد. سرانجام پس از حضور در عملیات های مختلف و ایستادگی در برابر دشمن بعثی در مناطق عملیاتی، سی ام دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به مقام عندربهم یرزقون نائل آمد.

مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده