خاطراتی از شهید محمد باقر جمال / امر به معروف و نهی از منکر
می خوام برم تذکر بدم!

بیشتر وقتها من و سّید اصغر، برای گشت امر به معروف و نهی از منکر می رفتیم. در کارش حساس و دقیق بود. یک بار با هم، با ماشین در شهر دور می زدیم. حرف می زدیم و می خندیدیم. ناگهان سّید اصغر با ناراحتی به راننده گفت:«بایست!».

پرسیدم:«چیزی شده؟»

گفت:«آن طرف رو نگاه کن، عده ای برای دفاع از ناموس و کشورشون توی جبهه می جنگن و شهید می شن، یک عده هم با بی حجابی به خون شهیدان، بی احترامی می کنن. می خوام برم تذکر بدم!».

شهید سیّد علی اصغر جوادی آملی

برگرفته از خاطره محّمد حسن حمزه (همرزم شهید)

جوادي‌آملي، سيدعلي‌اصغر: سوم بهمن 1333، در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش سيداسماعيل و مادرش گوهر نام داشت. در حد دوره ابتدایی درس خواند. سال 1355 ازدواج كرد و صاحب يك پسر و دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و يكم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به دست، شهيد شد. پيكر وي را در گلزار شهداي امامزاده یحیای زادگاهش به خاك سپردند. 

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده