مروری بر زندگینامه شهید والامقام محمود ترک جوکار

شهید محمود ترک جوکار دوران آموزشی را در چهل دختر پادگان آموزشی واقع در چند کیلومتری شاهرود گذراند.

از نظر اخلاقی مذهبی آنقدر مورد علاقه دوستان و فامیل و دیگران بود که هر کسی میخواست مثالی در موردی بزند نام او را میبرد و مورد مثال همه بود. همه در مورد او علاقه‌ای به خصوص داشتند زیرا خیلی مودب و خیلی اخلاقی مذهبی داشت.

مشکلات مادی او در خانواده بسیار بود ولی او با کوشش و کاری که میکرد تمام مشکلات را حل میکرد و تا وقتی او بود خانواده هیچ مشکلی نداشت از هیچ نظر در همه موارد انقلاب فعالیت داشت اما هیچگاه دوستنداشت که دیگران بدانند که او چکار میکند زیرا اعتقاد داشت که اگر کسی کاری کند برای رضای خداست و هیچ دلیلی ندارد که در مورد کارهایش با دیگران مشورت کند و یا اینکه کاری را که کرده است برای خودنمائی برای دیگران تعریف کند.

در تمام فعالیتهای دوران انقلاب شرکت داشت زیرا هرگاه از او سوال میشد که کجا بودی و چه میکردی میگفت که هر کاری که دیگر مسلمانان در این زمان میکنند من هم همان کار را میکنم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بسیج و به عنوان بسیجی چندین بار در جبهه‌ها به عنوانهای مختلف فعالیت داشته است و به عنوان آمارگر و به عنوان نقاش زیرا شغل اصلی او اضافه بر محصلی نقاشی مبل و صندلی بود در کنار درس و فعالیتهای بسیجی این کار را هم میکرد و در بیمارستانهای صحرایی و شهری به عنوان آمارگر و در بعضی از مواقع به عنوان رزمنده شرکت داشته است.

همیشه اسم ضدانقلاب که می آمد اظهار نفرت میکرد و یکبار که از محل کار به خانه بازمیگشت اتفاقی در درگیری که بین نیروهای انقلاب و ضدانقلاب پیش آمده بود که او هم در این درگیری حضور داشت اما خطر از سر او گذشت.

فعالیتهای او در جبهه‌های جنگ جنوب و در اهواز، دزفول، اندیمشک و خرمشهر و دیگر شهرهای مرزی بوده است و در همین فعالیتها هیچگونه جراحتی نداشته است.

به دست ضدانقلاب به فیض شهادت نائل شد اما در سردشت اطلاعات زیادی از نحوه شهادت او بدست نیامد.

فرازهایی از وصیتنامه:

برای من عزاداری نکنید زیرا من راهم را پیدا کرده‌ام و راهی را که من و دیگر برادران دینیم میروند راهی است که امام حسین و همراهانش رفته‌اند و ما برای زنده نگهداشتن اسلام جان خود را میدهیم تا اسلام همیشه زنده و جاندار باشد.