وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / شهید علی اکبر ابراهیمی
امام را هيچ‌گاه از ياد نبريد. پشتيبان روحانيت و ولايت‌فقيه باشيد.

علی‌اکبر ابراهیمی

بسم‌الله الرحمن الرحيم

«ان‌الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص»[1] «خدا آن مومناني را كه در صف جهاد با كافران مانند سد آهنين همدست و پايدارند، بسيار دوست مي‌دارد».

سپاس خدايي را كه پيامبرانش را براي هدايت ما مردم فرستاد تا امت را از تاريكي به‌سوي خود فراخوانند. سپاس پروردگاري را كه ما را نيز جزء انسان‌هاي روي زمين آفريد و به ما عقل و شعور داد تا راه را بازشناسيم.[2]

درود و سلام بر ائمه اطهار، امامان معصوم و پيروان به‌حقشان، از جمله امام امت، امت شهيدپرور، خانواده‌هاي محترم شهدا، اسرا، مفقودين، معلولين و سلام خدا بر شهيدان راه حق از بدر رسول‌الله تا بدر روح‌الله.[3] درود خدا بر رزمندگان پرتوان.

خدايا، تو خود شاهدي كه بنده روزي از روزها چون در تاريخ 28/3/45 پا به اين جهان نهادم و تاكنون عمري از من گذشته است. مقداري را در خوبي‌ها و مقداري نيز در بدي‌ها صرف شد. آن روزي كه مرا آفريدي چون نوزادي پاك و معصوم بودم، ولي الان با كوله‌باري گناه در اين جهان زندگي مي‌كنم.

خدايا، من در طول عمر هميشه مي‌خواستم رضايت تو را جلب كنم ولي در بعضي از مواقع پايم لرزيد و در پي آن بودم كه هميشه تو را داشته باشم، ولي افسوس كه در بعضي از مواقع شيطان درون مرا وسوسه مي‌كرد. با همة اين وجود، زماني كه خودم را مي‌نگرم ترا شكرگزارم و هميشه ترا سپاس مي‌گويم. حال اي خدا، زمان موعود فرارسيد. در اين شهر خونين خرمشهر در حالي كه آمادة رزم مي‌شويم چند كلامي را به‌عنوان وصيت‌نامه به‌جاي مي‌گذارم.

خدايا، ترا سپاس مي‌گويم كه روزي مرا آفريدي و امروز هم خواستت بر اين بود كه به تو برگردم.[4] خدايا، شكر مي‌گويم ترا از اينكه زندگي مرا سعادت و مرگ مرا شهادت قرار دادي. خدايا، ترا سپاس گويم از اينكه توفيق قرآن خواندن، جبهه آمدن، بنده تو بودن را به من عطا كردي. بعد از همة شكرگزاري‌ها ترا شكرگزارم كه به من توفيق نوشتن وصيت‌نامه‌اي در اين مكان مقدس دادي و اين چند كلام را به‌عنوان اين مي‌نويسم تا شايد دعاي خير امت باعث آمرزش گناهان شود.

اي امت شهيدپرور، سخن بسيار است ولي افسوس كه قلم و دست حقير توان نوشتن را نداد. فقط چند جمله‌اي به شما مي‌گويم كه اي ملت عزيز، وصيت‌نامه‌هاي شهدا را بخوانيد و بدان عمل كنيد. خيلي‌ها بعد از شهادت وصيت‌نامه‌ها را به‌جا گذاشتند. اگر من بدانم كه به همان وصيت‌ها عمل[5] مي‌شود، ديگر هيچ نخواهم نوشت.

چرا پيام من همان پيام شهداي ديگر است. و آن اين است كه...

امام را هيچ‌گاه از ياد نبريد. پشتيبان روحانيت و ولايت‌فقيه باشيد.[6] قرآن را بخوانيد، قرآن كلام خدا با شما است. دعاها را بخوانيد، دعاها سخن شما با خداي عزوجل مي‌باشد. نمازجماعت‌ها و جمعه‌ها را با شكوه برقرار كنيد[7] كه قلب دشمن را به درد مي‌آورد. امت عزيز، جنگ را هرگز فراموش نكنيد. در زمان جنگ هيچ عذري پذيرا نيست. ببينيد همانند زمان حسين(7) نباشد كه او را ياري نكردند، هرچند كه تاكنون خوب عمل كرده‌ايد ولي سخن من با عده‌اي ديگر است. و به دنيا دل نبنديد كه ديگر آخرتي نيك نداريد كه به قول پيامبر دنيا زندان مؤمن [است]،[8] از كدام زندان تاكنون خير و خوشي ديده‌ايد. وحدت هميشگي را حفظ كنيد كه همان وحدت است كه اسلام را سرفراز كرده است و جنگ را به پيش و انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عج) متصل مي‌كند. به خانواده‌هاي شهدا، اسرا، مفقودين، معلولين، به خود معلولين احترام قائل شويد، چرا كه چشم و چراغ ملتند[9] و هميشه خود را جاي آنها بگذاريد، يا بيشتر به ياد آنها باشيد و بدانيد كه خدا فرمود من جانشين شهدا در خانواده‌هاشان مي‌باشم.[10] هميشه به ياد آنها باشيد و هرچند گاهي به ديدن آنها برويد تا شما روحيه‌اي بگيريد و آنها نيز خشنود باشند و تسلي دلي براي آنها باشد.

از تفرقه و صحبت‌هاي بيهوده‌اي كه به ضرر اسلام است بپرهيزيد و از شما مي‌خواهم چند نفري كه در شهر باعث آبروريزي شهر مي‌شوند و هنوز هدايت نشده‌اند، نصيحتشان كنيد و اگر هدايت نشدند جلوشان [را] بگيريد و سخن من با آنها اين است كه اي عزيزان دنيا مي‌گذرد، به فكر آخرت خود باشيد. بياييد راه را بيابيد و راه راست را انتخاب كنيد و قدر برادران بسيج، سپاه و رزمنده را بدانيد كه همين‌ها هستند كه انقلاب و جنگ را به پيش مي‌برند و تاكنون برده‌اند.

پيامم به محصلين اين است كه در دو جبهه بجنگيد كه در دنيا و آخرت خشنود باشيد و بدانيد اين عزيزان رزمنده هم دانش‌آموزي بودند در كنار شما. فكر نكنيد كه اينها عقب مانده‌اند، بلكه آنهايي كه هنوز در خواب غفلتند از قافله عقب مانده‌اند و اين را بايد همه بدانند جبهه به ما احتياجي ندارد، بلكه ما هستيم كه به جبهه احتياج داريم، چرا كه جبهه محل خودسازي و دانشگاه انسان‌سازي است از مديران، دبيران، مربيان. مي‌خواهم در پرورش و سرپرستي و آموزش برادران بيشتر كوشش كنند. عزيزان دانش‌آموز، راه شهداي انجمن را ادامه دهند و به فعاليت بپردازند تا خدا از همة ما راضي باشد و بدانيد جنگ ما، انقلاب ما، كشور ما، جامعة ما، همه و همه در گرو همان فعاليت‌هاي دو جبهه شما مي‌باشد. پس چنان تحصيل كنيد كه كشور ما ديگر به مستشاران خارجي احتياجي نداشته باشد. البته درس را در كنار جنگ بخوانيد، چرا كه اگر كشور امن نباشد و خطر تهديد كند، ديگر چگونه مي‌شود كه در كلاس درس نشست و به تحصيل ادامه داد؟

و اما پدر و مادر، از شما كمال تشكر را مي‌كنم كه آن‌چنان تربيتم كرديد كه مقداري بتوانم به اسلام و مسلمين خدمت كنم، اگر انشاءالله خدا قبول كند. قلم قاصر است از نوشتن چند جمله‌اي براي شما، چرا كه هرچه بگويم شما به من آموخته‌ايد. پس خدا را از خود راضي نگه داريد و رضايت خدا با صبر و تقوا و ايمان و اخلاص [و] معرفت شما به‌دست مي‌آيد. در آخر از زجرهايي كه شب و نيمه‌شب و در هر زمان برايم كشيديد، كمال تشكر را مي‌نمايم. همچنين از اخوي‌ها و خواهرها نيز مي‌خواهم كه حقير را ببخشند و فرزندان را چنان تربيت كنند، چرا كه اميد آينده كشور هستند. اميد است شما برادران به فعاليت ادامه داده و در هرجايي رضايت الهي را جلب كنيد.

در ضمن مدت 60 روز روزه قضا و مقداري نماز قضاء برايم اداء كنيد. در آخر از كليه كساني كه حقي بر گردنم دارند از جمله پدر و مادر و دوستان [و] همسنگران جبهه، در مأموريت‌ها، و امت شهيدپرور مي‌خواهم كه حقير را حلال كنند.

«والسلام»

شهر خونين خرمشهر، چند ساعت قبل از شروع عمليات

20/11/64

الحقير، علي‌اكبر ابراهيمي




[1]- صف/ 4.

[2]- ترجمه‌ آيه‌هاي متعددي است كه مي‌توان به سورة زمر آيه 18، سورة انعام آيه 87، سورة غافر آيه 38 اشاره كرد.

[3]- ر.ك. تعليقات.

[4]- مفهوم عبارت به ترجمه «انالله و انا اليه راجعون» نزديك است.

[5]- در اصلِ وصيت «عملي».

[6]- اين عبارت مأخوذ از سخنان و توصيه‌هاي حضرت امام است در دفاع از روحانيت و ولايت فقيه.

[7]- امام خميني سخنان گوناگوني مبني بر برقراري نمازهاي باشكوه جمعه و جماعت دارند؛ از آن جمله‌اند: «نماز جمعه يك عبادت سياسي و اجتماعي است كه در هر هفته مردم اجتماعات زياد بكنند و مسائلشان را حل بكنند در آنجا» (بيان امام در سنگر نماز، ص137) «ائمه جماعت محكم مساجد را و ارشاد ملت را حفظ كنند» (همان، ص158) «نماز را در جماعت بخوانيد، اجتماع بايد باشد» (همان، ص162) «يكي از بركات اين نهضت و انقلاب همين اقامه نماز جمعه‌هاست» (همان، ص167).

[8]- ترجمه اين حديث نبوي است «الدنيا سجن المومن».

[9]- اين عبارت به سخن حضرت امام خميني نزديك است كه فرمود «خانوادة شهدا چشم و چراغ اين ملتند» (صحيفه امام خميني).

[10]- اين عبارت كه خدا فرموده: «من جانشين شهدا در خانواده‌هاشان مي‌باشم» در محتواي هيچ آيه‌اي وجود ندارد. شايد ترجمه‌اي است از آخر اين عبارت كه در سال‌هاي دفاع مقدس به‌عنوان حديث قدسي مشهور بود، اما در كتب معتبر حديث به‌صورت زير ديده نشده است. «من طلبني وجدني، من وجدني عرفني و من عرفني احبنّي و من احبنّي عشقني و من عشقني عشقته و من عشقته قتلة و من قتلته فعلي دبية فأناديته». در وسائل‌الشيعه حديثي شبيه اين نقل شده است: «ان الله تعالي قال: من دعاني اجبته و من سألني اعطيته و من اعطاني شكرته و من عصاني سترته و من قصدني ابقيته ومن عرفني خيرته و منِ احبني ومن احبته ومن قتلته فعليَ ديته و من عليَ ديته فأنا ديته» (ج 18، ص 419).

برگرفته از کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده