يکشنبه, ۰۸ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۸
مرتضی امیری اسفندقه در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری، درخصوص کتاب «وقتی مهتاب گم شد» شعرخوانی کرد و در ادامه نیز رهبر انقلاب درباره این کتاب سخن گفتند.

نوید شاهد: در آستانهی ایام شهادت حضرت صدیقه کبری (سلام‌الله‌علیها) پنجشنبه شب جمعی از شاعران مذهبی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.


فیلم/ روایت رهبر انقلاب از راهکار رسیدن به شهادت

«مهتاب و مین و من...» عنوان شعری‌است که در این دیدار جناب آقای مرتضی امیری اسفندقه درباره کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خواندند و آن را به جانباز سرافراز آقای علی خوش‌لفظ تقدیم کردند. رهبر انقلاب پس از شعرخوانی ایشان فرمودند:
«این علی خوش لفظ از دوستِ همکارش، علی چیت سازیان که فرمانده و همکارشان بوده نقل می‌کند و می‌گوید که او همیشه به ما می‌گفت: اگر می‌خواهید از این سیم‌های خاردار عبور کنید اول باید از سیم خاردار نفس خودتان  عبور کرده باشید. اگر توانستید از سیم‌های خاردار نفس خودتان عبور کنید آن وقت می‌توانید از اینجاها هم عبور کنید.

اینی که ایشان -اشاره به مصرعی از شعر آقای امیری اسفندقه- می‌گوید از سیم عبور کرده بودند، مهم‌تر از عبور از سیم خاردار دشمن نهاده، سیم خاردار نفس انسان است؛ که انسان به‌ظاهر آن را دشمن هم نمی‌داند و دوست هم می‌داند. عمده این است که باید این را تأمین کرد.
بخوانید این کتاب‌ها را به نظر من بخوانید، بردارانی که اهل شعر و اهل ذوق و اهل هنرید این هنر بزرگ مجاهدت فی‌سبیل‌الله و عشق به شهادت را در این کتاب ها مز مزه کنید و واقعا شماها بهتر از دیگران می توانید بفهمید معنای خیلی از این چیزهایی که در این کتاب ها هست.
فرماندهش[علی چیت‌سازیان]همان کسی که ایشان[علی خوش‌لفظ] از او تعریف می‌کند و یاد می‌کند و آن حرف را از او نقل می‌کند. همسر او [علی چیت‌سازیان] می‌گوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد [از آن] رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمه‌شب همینطور نشسته بود و اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. با اینکه مرد با صلابت و قدرتمند و فرمانده کاملا با صلابتی بود و اصلا اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک می‌ریخت. گفتم چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. می‌گوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی. ما اینهمه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم. اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند. قبلا می‌رفتند راه‌ها را پیدا می‌کردند، باز می‌کردند تا یگان‌ها بتوانند حرکت کنند بروند جلو. ما اینهمه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمی‌شوم؟ می‌گوید یک نگاهی به من کرد و گفت: راهکارش اشک است، اشک.» ۹۵/۱۲/۴

گفتنی است در مراسم ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت که بیستم بهمن ماه ۹۵ در حسینیه‌ امام خمینی (رحمه‌الله) شهر همدان برگزار شد، از تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» رونمایی شد.
این کتاب -که روایتی عاطفی از خاطرات جانباز سرافراز آقای علی خوش‌لفظ، هم‌رزم حاج احمد متوسلیان به قلم آقای حمید حسام می‌باشد.
 


آمار بازدید : 4


متن شعر مرتضی امیری اسفندقه:


چون گل معطریم، مهتاب و مین و من
نشکفته پرپریم، مهتاب و مین و من

شرح جنون ما مقدور عقل نیست
یک چیز دیگریم، مهتاب و مین و من

سر تا به پا دل‌ایم در بارگاه عشق
باغ صنوبریم، مهتاب و مین و من

شمع‌ایم و روشن است تکلیف راه ما
راز منوّریم، مهتاب و مین و من

میدان عاشقی، تسلیم ترس نیست
از مرگ می‌بریم، مهتاب و مین و من

بیگانه نیستیم، با خلق و خوی هم
با هم برادریم، مهتاب و مین و من

تکثیر می‌شویم در انفجار نور
آیینه پروریم، مهتاب و مین و من

چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من

بر گرد بام دوست پرواز می‌کنیم
عین کبوتریم،مهتاب و مین و من

بال فرشتگان بر شانه‌های ماست
از آسمان سریم، مهتاب و مین و من

مهتاب و مین و من بی بال می‌پریم
بی بال می‌پریم، مهتاب و مین و من

در جذبه‌ی کلام، یک جمله والسلام
مجذوب رهبریم، مهتاب و مین و من

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده